گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
تفسیر قران مهر
جلد سيزدهم
بخش سوم: سورهي حج




اشاره
دلایل منطقی آغازگر هستی دلایل و شواهد فرجام هستی آیین شکوهمند حج و فلسفهي احکام آن مراحل آفرینش انسان
سرگذشت عبرتآموز پیامبران الهی ص: 245
اول: سیماي سورهي حج
اشاره
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ به نام خداي گسترده مهر مهرورز
شمارگان
سورهي حج داراي 78 آیه، 1291 کلمه و 5070 حرف است.
نزول
و صد و سومین سوره در ترتیب نزول است (بعد از سورهي نور «1» این سوره در مدینه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل شده
و قبل از سورهي منافقون)، ولی در چینش کنونی قرآن بیست و دومین سوره به شمار میآید.
نامها
است، ولی در اصطلاح به یکی از عبادتهاي اسلامی که جزء « قصد و آهنگ » است که در اصل به معناي « حجّ » تنها نام این سوره
آیات 25 تا 37 این سوره است که از ساختن کعبه و فواید و آثار « حج » فروع دین است گفته میشود. سبب نامگذاري این سوره به
حج سخن گفته و اعلام عمومی حج را از زبان ابراهیم علیه السلام حکایت کرده است. ص: 246
فضایل
در مورد فضیلت این سوره از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله حکایت شده که هر کس سورهي حج را بخواند، خدا پاداش حج و
تذکر: روشن است که این «1» . عمرهاي به تعداد تمام کسانی که در گذشته و آینده حج به جا آورده یا میآورند، بدو خواهد داد
ثوابها با شرایطی همچون تفکر در آیات و پیروي از آنها به افراد داده خواهد شد. ویژگیها: در این سوره دو سجدهي مستحب در
آیهي 18 و 77 قرار داده شده است. این سوره به نام یکی از اعمال عبادي که از فروع دین است، نامگذاري شده و از سورههایی
صفحه 75 از 113
است که برخی مضامین آن متناسب با سورههاي مکی و برخی احکام آن (مثل اجازهي جنگ) متناسب با سورههاي مدنی است؛ از
«2» . این رو برخی آن را سورهي مشترك مکه و مدینه دانستهاند
اهداف
هدفهاي اساسی این سوره عبارتاند از: 1. اشاراتی به مبدأ و قدرت مطلق خدا در دنیا و آخرت؛ 2. اشاراتی به معاد و دلایل آن؛
3. بیان پارهاي از احکام و قوانین اسلامی براي مردم. ص: 247
مطالب
الف) عقاید: 1. بیان دلایل منطقی مبدأ هستی (در آیات 11 به بعد)؛ 2. هشدار به مردم غافل در مورد قیامت و بیان عظمت رستاخیز
. 3. استدلال بر حشر و نشر رستاخیز (در آیهي 5). ب) اخلاق: 1. دعوت به عبرتگیري از سرنوشت گذشتگان؛ 2 ؛( (در آیهي 10
پند و اندرزهایی در زمینههاي مختلف زندگی؛ 3. دعوت به توکّل و توجه به خدا؛ 4. سفارش به تقوا و پارسایی (در آیهي 1). ج)
3. ترغیب به امر به معروف ؛( 2. تشویق به پرداخت زکات (در آیات 41 و 78 ؛( احکام: 1. تشویق به اقامهي نماز (در آیات 41 و 78
5. اجازهي جهاد و جنگ به ؛(37 - 4. مطالبی دربارهي حج، قربانی و طواف آن (در آیات 25 ؛( و نهی از منکر (در آیهي 41
2. اشارهاي به سرنوشت قوم عاد (در آیهي ؛( مظلومان (در آیهي 39 ). د) داستانها: 1. اشارهاي به سرنوشت قوم نوح (در آیهي 42
؛(37 - 4. داستان ابراهیم و ساختن کعبه و دعوت مردم به حج (در آیات 25 ؛( 3. اشارهاي به سرنوشت قوم ثمود (در آیهي 42 ؛(42
؛( 6. مطالبی دربارهي قوم شعیب (در آیهي 44 ؛( 5. مطالبی دربارهي قوم لوط (در آیهي 43 ص: 248
؛( 7. اشارهاي به داستان موسی (در آیهي 44 ). ه) مطالب فرعی: 1. بشارت به نعمتهاي بی پایان الهی براي صالحان (در آیهي 14
2. بیان جدال و ستیز اهل حق با اهل باطل؛ 3. نکوهش بت پرستی و نفاق؛ 4. حمایت خدا از رسول اکرم صلی الله علیه و آله و
5. سجود موجودات براي خدا؛ 6. نابودي و ویرانی مراکز آباد، در اثر ستمکاري اهل آنها؛ 7. اشاره به ؛( مؤمنان (در آیهي 38
9. مقابله به مثل ؛( 8. تشویق مؤمنان به وحدت واعتصام به خدا (در آیهي 78 ؛( برگزیدگی جبرئیل از میان فرشتگان (در آیهي 75
10 . بیان ده مرحله از خلقت انسان در آیهي پنجم این سوره که نظم مراحل آفرینش انسان را به صورت اعجازآمیزي ؛( (در آیهي 60
به تصویر کشیده است که با یافتههاي جدید علوم پزشکی نیز همخوان است. ص: 249
دوم: محتواي سورهي حج
رستاخیز و زلزله عظیم آن
قرآن کریم در آیات اول و دوم سورهي حجّ با بیان ویژگیهاي وحشتناك رستاخیز، مردم را به پارسایی فرا میخواند و میفرماید:
1 و 2. یأَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُواْ رَبَّکُمْ إِنَّ زَلْزَلَۀَ السَّاعَۀِ شَیْءٌ عَظِیمٌ* یَوْمَ تَرَوْنَهَا تَذْهَلُ کُلُّ مُرْضِ عَۀٍ عَمَّآ أَرْضَعَتْ وَتَضَعُ کُلُّ ذَاتِ حَمْلٍ حَمْلَهَا
وَتَرَي النَّاسَ سُکرَي وَمَا هُم بِسُکرَي وَلکِنَّ عَذَابَ اللَّهِ شَدِیدٌ اي مردم! [خودتان را] از [عذاب پروردگارتان حفظ کنید، [چرا] که
زلزله ساعت (رستاخیز) چیز بزرگی است!* روزي که آن را میبینید، هر شیر دهندهاي، (از ترس) آنچه را مشغول شیر دادن است،
از یاد میبرد، و هر آبستنی، بار خود را (بر زمین) مینهد؛ و مردم را مستان میبینی، در حالی که آنان مست نیستند؛ و لیکن عذاب
«1» « بنی المُصطَلق » خدا شدید است! شأن نزول: مفسران قرآن حکایت کردهاند که این آیه در شبی، هنگام حرکت به سوي جنگ
نازل شد. پیامبر صلی الله علیه و آله مردم را ندا دادند و این آیات را براي آنان بازگو کردند. در آن شب مسلمانان بسیار گریستند و
صفحه 76 از 113
نسبت به دنیا بیاعتنا شدند و پیامبر صلی الله علیه و آله براي آنان توضیح دادند که در روز رستاخیز اکثر مردم اهل دوزخ میشوند
ص: «2» . و باز هم مردم گریستند، سپس به آنان بشارت دادند که اکثریت بهشتیان از مسلمانان هستند
250 نکتهها و اشارهها: 1. این آیات به زلزلهاي عظیم در جهان اشاره میکند که نظام عالم را درهم میریزد، کوهها از جا کنده
میشوند، دریاها خروشان میشوند و ستارگان و سیارات درهم فرو میروند؛ به طوري که مردم شدیداً میترسند و همچون مستان
به هر طرف میدوند و زنان وحشت زده کودکانشان را رها میسازند و یا سقط جنین میکنند. 2. این آیات یا اشاره به حوادث
آستانهي رستاخیز است که واقعاً زنان باردار و مادران شیرده وجود دارند و یا اشاره به زلزلهي قیامت است که در آن صورت تعبیر
3. این «1» . زنان باردار و مادران شیرده، نوعی کنایه و مثال است که براي نشان دادن صحنهي وحشتناك قیامت بیان شده است
آیات از سویی به توحید و پروردگار اشاره کرده و از سویی به معاد و صحنههاي رستاخیز اشاره نموده است. و از سویی دیگر از
آغاز شد که « اي مردم » تقوا یاد کرده، که برنامهي انسان در حوزهي عقاید، اعمال و اخلاق، در دنیاست. 4. این آیات با تعبیر
خطاب آن به تمام مردم جهان، از هر نژاد و ملت و در هر زمان و مکان است و شامل پیر و جوان، زن و مرد و مؤمن و کافر میشود؛
به معناي زن شیردهاي است « مُرضِعَۀ » . یعنی همگان باید به حوادث هولناك رستاخیز توجه، و خود را از عذاب الهی حفظ کنند. 5
که در حال شیر دادن به کودك خویش است؛ یعنی وحشت زلزلهي رستاخیز آنقدر زیاد است که زنان در حال شیر دادن هم،
6. در این آیه به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله ص: 251 «2» . کودکان خود را فراموش میکنند
یعنی خود پیامبر صلی الله علیه و آله (و احتمالًا مؤمنان قوي) از این وحشت ؛«. تو مردم را همچون مستان میبینی » خطاب شده که
عظیم در امان هستند. آموزهها و پیامها: 1. زلزلهي رستاخیز بسیار وحشتناك است، به طوري که هوش از سر انسان میبرد (پس
خود را براي آن روز آماده سازید). 2. به یاد صحنههاي هولناك معاد باشید، تا پارسا شوید. *** قرآن کریم در آیات سوم و
چهارم سورهي حج به مجادلات ناآگاهانهي پیروان شیطان و پیامدهاي پذیرش ولایت او اشاره میکند و میفرماید: 3 و 4. وَمِنَ
النَّاسِ مَن یُجدِلُ فِی اللَّهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ وَیَتَّبِعُ کُلَّ شَیْطنٍ مَّرِیدٍ* کُتِبَ عَلَیْهِ أَنَّهُ مَن تَوَلَّاهُ فَأَنَّهُ یُضِ لُّهُ وَیَهْدِیهِ إِلَی عَذَابِ السَّعِیرِ و از (میان)
مردم کسی است که بدون هیچ دانشی درباره خدا مجادله میکند، و از هر شیطان سرکشی پیروي مینماید.* بر او مقرر شده که هر
کس سرپرستی او را بپذیرد (و از وي پیروي کند،) پس مسلّماً او گمراهش میسازد؛ و به سوي عذاب شعله فروزان (آتش)
فرود آمده است. او که از « نَضْ رِ بن حارث » راهنماییاش میکند. شأن نزول: برخی مفسران روایت کردهاند که این آیه در مورد
مشرکان متعصب بود، اصرار داشت که فرشتگان دختران خدا هستند و قرآن مجموعهاي از افسانههاي پیشینیان است که به خدا
نسبت داده شده است و نیز معاد را انکار میکرد. البته برخی از مفسران نیز این آیه را اشاره به همه مشرکان دانستهاند که در مورد
در اصل « مُجادله » . ص: 252 نکتهها و اشارهها: 1 «1» . توحید و قدرت خدا مجادله و بحث میکردند
به معناي هرگونه بحث و گفتوگو است که گاهی بر اساس حق و گاهی بر اساس باطل است. که در این جا اشاره به گفتمان
در اصل به معناي سرزمین بلندي است که از هر گونه گیاه خالی « مَرید » . ناآگاهانهي مشرکان دربارهي خدا و صفات اوست. 2
است؛ و در این جا اشاره به کسی است که از هر گونه خیر و سعادت تهی است، که طبعاً چنین فردي، سرکش، ستمکار و متمرد
3. مقصود این آیات آن است که افراد ناآگاه، بدون علم و از روي تقلید یا تعصب و هواپرستی، به مجادله دربارهي «1» . خواهد بود
خدا و صفات او میپردازند و هر کس اینگونه باشد به طور طبیعی از هر شیطان سرکشی پیروي میکند؛ چرا که او جاهل است و
4. قانون الهی آن است که هر کس ولایت شیطان را پذیرفت و با اختیار خود «2» . جاهل از هر شیطانی با هر برنامهاي پیروي میکند
از او پیروي کرد، سرنوشتی جز گمراهی و عذاب ندارد. البته این مطلب به معناي جبر نیست بلکه بیان نتایج انتخاب خود اوست.
آموزهها و پیامها: 1. فرجام پیروي از شیطانصفتان، گمراهی و عذاب است. 2. گفتمانهاي اعتقادي شما بر اساس آگاهی و دانش
استوار باشد که هر کس ناآگاهانه در مباحث عقیدتی وارد شود، به انحرافات متعددي کشیده میشود. *** تفسیر قرآن مهر جلد
صفحه 77 از 113
سیزدهم، ص: 253
مراحل آفرینش انسان (اعجاز علمی قرآن)
قرآن کریم در آیهي پنجم سورهي حج با بیان مراحل آفرینش انسان و رویش گیاهان، به دلایل و نشانههاي رستاخیز در آنها اشاره
میکند و میفرماید: 5. یأَیُّهَا النَّاسُ إِن کُنتُمْ فِی رَیْبٍ مِّنَ الْبَعْثِ فَإِنَّا خَلَقْنکُم مِّن تُرَابٍ ثُمَّ مِن نُطْفَۀٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَۀٍ ثُمَّ مِن مُّضْ غَۀٍ مُّخَلَّقَۀٍ
وَغَیْرِ مُخَلَّقَۀٍ لِّنُبَیِّنَ لَکُمْ وَنُقِرُّ فِی الْأَرْحَامِ مَا نَشَآءُ إِلَی أَجَلٍ مُّسَ مّیً ثُمَّ نُخْرِجُکُمْ طِفْلًا ثُمَّ لِتَبْلُغُواْ أَشُدَّکُمْ وَمِنکُم مَّن یُتَوَفَّی وَمِنکُم مَّن یُرَدُّ
إِلَی أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِکَیْلَا یَعْلَمَ مِن بَعْدِ عِلْمٍ شَیْئاً وَتَرَي الْأَرْضَ هَامِدَةً فَإِذَآ أَنزَلْنَا عَلَیْهَا الْمَآءَ اهْتَزَّتْ وَرَبَتْ وَأَنبَتَتْ مِن کُلِّ زَوْجٍ بَهِیجٍ اي
مردم! اگر از برانگیخته شدن (در رستاخیز) در تردید هستید، پس (بنگرید:) که ما شما را از خاکی آفریدیم، سپس از آب اندك
سیال، سپس از [خون بسته آویزان، سپس از (چیزي شبیه) گوشت جویده شده، شکل یافته (: متمایز) و شکل نیافته (: غیر متمایز
آفریدیم؛) تا براي شما روشن سازیم (که خدا بر انجام رستاخیز تواناست). و آنچه را که بخواهیم تا سرآمد معیّنی در رحمها قرار
میدهیم؛ سپس شما را به صورت کودکی بیرون میآوریم؛ سپس (زندگی میکنید) تا به حدّ رشدتان برسید؛ و از شما کسی است
که (جانش) به طور کامل گرفته میشود؛ و از شما کسی است که به خوارترین (دوران) عمر برگردانده میشود، تا بعد از آگاهی
هیچ چیزي نداند. و زمین را خشک و بی گیاه میبینی؛ و هنگامی که آب (باران) را بر آن فرو میفرستیم، به حرکت در میآید و
رشد مییابد؛ و از هر نوع [گیاه زیبا میرویاند. نکتهها و اشارهها: 1. قرآن کریم در این آیه به دو دلیل معاد اشاره میکند؛ یعنی
صحنههاي عینی انگیزش و رستاخیز را در همین جهان به مردم نشان میدهد؛ ص: 254 صحنههایی
که پیوسته با چشم خود میبینند ولی توجه کامل به آنها ندارند؛ پیدایش انسان ومراحل تبدیل آن از خاك مرده به کودکی زیبا و
نیز مراحل رویش گیاهان و زنده شدن خاك مرده را به تصویر میکشد تا بدانیم که زنده شدن مردگان کار غیر ممکنی نیست و
«1» خدا بر کار معاد تواناست. 2. قرآن کریم در سورههاي حج، مؤمنون و غافر، مراحل آفرینش انسان را تا مرگ بیان کرده است
که به طور کلی میتوان گفت پانزده مرحله است. این مراحل عبارتاند از: خاك، آب، منی، نطفه، عَلَقه، مُضْ غۀ، تنظیم و
شکلگیري (یا تسویه و تصویر)، شکلگیري استخوانها، پوشاندن گوشت بر استخوانها، مرحلهي تعیین جنس جنین، آفرینش روح
و دمیدن جان در انسان، تولد، مرحلهي بلوغ، کهن سالی و در نهایت مرحلهي مرگ است. برخی از صاحب نظران بیان این مراحل
را در قرآن نشانهاي از اعجاز علمی این کتاب الهی دانستهاند، چرا که وجود این مراحل و نظم آن در علوم پزشکی جدید مطرح
را « خاك » 3. در این آیه نخستین مرحلهي آفرینش انسانها از «2» . شده است، در حالی که قرآن قرنها قبل از آن خبر داده است
معرفی کرده است. اگر مقصود از خاك در این جا، همان خاکی باشد که آدم علیه السلام را از آن آفریدند، منظور آیه آن است
که شما را با واسطهي آدم از خاك آفریدیم. و اگر مقصود از خاك در این آیه، آفرینش همهي انسانها از خاك باشد، منظور آن
است که تمام مواد غذایی که نطفهي انسان از آن تشکیل میشود از خاك است. یعنی انسان به وسیلهي تغذیه از گیاهان و
حیوانات، مواد اصلی خود را از خاك میگیرد سپس به نطفه تبدیل میکند. ص: 255 البته ظاهر
در لغت به معناي سیلان ضعیف چیزي است و به معناي آب صاف نیز آمده « نُطفه » .4 «1» . آیهي فوق با تفسیر دوم سازگارتر است
است. این واژه در اصطلاح به مادهاي گفته میشود که از مردان یا زنان در هنگام لقاح خارج میشود که در مورد مردان به آن
میگویند که در هر «2» « اوول » یا « تُخمک » میگویند که از میلیونها اسپرماتوزئید تشکیل شده است و در مورد زنان به آن « منی »
اما در قرآن «3» مرد و زن نیز آمده است « نطفهي مخلوط » به معناي « نطفۀ » ماه تعدادي از آنها از هر زن خارج میشود. البته واژهي
در اصل « عَلَقه » . دهد نطفه را صورتی چون پري که کرده است بر آب صورتگري (سعدي) 5 «4» . معمولًا به منی مرد گفته میشود
و گاهی به معناي خون بسته یا زالو نیز میآید، چراکه اینها به چیز دیگري «. چیزي است که به چیز بالاتر آویزان شود » به معناي
صفحه 78 از 113
این واژه در این آیه به معناي عامل تولید مثل زن و مرد است که با همدیگر مخلوط شده، به صورت یک توت «5» . آویزان میشوند
تفسیر قرآن «6» . به دیوارهي رحم میچسبد و آویزان میشود. البته شکل عَلَقه به زالو شبیه است و هر دو نیز از خون تغذیه میکنند
در اصل به معناي غذا و گوشت جویده شده است؛ یعنی جنین انسان پس از مرحلهي علقه، « مُضغَه » .6 مهر جلد سیزدهم، ص: 256
. در این مرحله هنوز اعضاي مختلف جنین مشخص نشده است. 7 «1» . به صورت قطعه گوشتی شبیه گوشت جویده شده در میآید
در این مرحله جنین تغییر میکند و اعضاي «2» . براي مبالغه در خلق به کار میرود؛ یعنی ایجاد چیزي با کیفیت مخصوص « مُخلَّقَه »
بدن کمکم ظاهر میشود. تعبیرات قرآن در این جا بسیار زیبا و شگفتانگیز و با یافتههاي پزشکی جدید نیز هماهنگ است. جنین
را در این دوره (هفتهي سوم به بعد) به صورت گوشت کوبیده معرفی میکند، که اشارهاي لطیف به تمایز لایههاي مختلف آن
به معناي پستترین و نامطلوبترین دورهي عمر انسان است که انسان به نهایت پیري میرسد و « ارذَلِ العُمُر » 8. تعبیر «3» . است
دانشهاي قبلی خود را فراموش میکند و همچون کودکی نیازمندِ مراقبت دیگران است و گاهی حرکات کودکانه دارد. این در
حالی است که مردم از انسان سالخورده انتظارات زیادتري نسبت به کودك دارند و از این جهت است که سالخوردگی دورانی پر
میآید؛ یعنی « نوع و گروه » گاهی به معناي « زوج » به معناي زیبا، چشمگیر و سرورآفرین است و « بَهیج » . رنج و رقتبار میشود. 9
انواع گیاهان زیبا و باطراوت را از زمین مرده و خشکیده بیرون میآورد و رشد میدهد. این نوعی تبدیل مرده به زنده است و
قدرت خدا را در مورد رستاخیز نشان میدهد. ص: 257 آموزهها و پیامها: 1. جنینشناسی و
گیاهشناسی میتواند شما را به خداشناسی رهنمون شود. 2. با مطالعات جنینشناسی و تفکر در مراحل خلقت خود، درس
معادشناسی بگیرید. 3. با مطالعه در رویش گیاهان، درس معادشناسی بگیرید. *** قرآن کریم در آیات ششم و هفتم سورهي حج
به نتایج و دلایل آفرینش انسان و گیاهان، در حوزهي صفات خدا و رستاخیز، اشاره میکند و میفرماید: 6 و 7. ذلِکَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ
الْحَقُّ وَأَنَّهُ یُحْیِ الْمَوْتَی وَأَنَّهُ عَلَی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ* وَأَنَّ السَّاعَۀَ ءَاتِیَۀٌ لَارَیْبَ فِیهَا وَأَنَّ اللَّهَ یَبْعَثُ مَن فِی الْقُبُورِ این (مطالب) به خاطر آن
است که تنها خدا حق است؛ و این که او مردگان را زنده میکند؛ و این که او بر هر چیزي تواناست.* و این که ساعت (رستاخیز)
. آمدنی است در حالی که هیچ تردیدي در آن نیست؛ و این که خدا کسانی را که در قبرها هستند بر میانگیزد. نکتهها و اشارهها: 1
بودن خدا آن است که خدا خودِ حق است که هر چیز حقی به وسیلهي او تحقق مییابد و نظام حق را او ایجاد « حق » مقصود از
2. در این آیه بیان شده که خدا مردگان را زنده «1» . میکند و حق بودن موجودات نیز نشانهاي از حق بودن آفریدگار آنهاست
میکند؛ یعنی خاك مرده ص: 258 را طی مراحلی به انسان و گیاه تبدیل میکند. این برنامهي
حیاتآفرین به طور مستمر ادامه دارد تا نشانهي آن باشد که خدا بر هر کاري تواناست. 3. در این آیات پنج نتیجهي مهم از مراحل
این نتایج پنجگانه عبارتاند از: «1» . آفرینش انسان و گیاه بیان شده است، که برخی مقدمهي برخی دیگر و مکمل یکدیگرند
اثبات حقانیّت و قدرت خدا، اثبات این که وعدهي رستاخیز حتمی است و خدا زنده کنندهي موجودات و کسانی است که در قبرها
اشارهاي گویا به معاد جسمانی «. خدا کسانی را که در قبرها هستند برمیانگیزد » : آرمیدهاند. 4. جملهي اخیر این آیات که میفرماید
است؛ یعنی در رستاخیز انسان با جسم و روح خود باز میگردد و تعجب مشرکان نیز از همین بود که چگونه انسانی که به خاك
آموزهها و پیامها: 1. از مطالعات «2» . تبدیل شده است بار دیگر به زندگی باز میگردد. قرآن نیز بر همین مطلب تأکید میکند
جنینشناسی و گیاهشناسی، به خداشناسی برسید و به حقانیّت و قدرت و احیاگري او پی ببرید. 2. اگر به مراحل حیات انسان و
گیاهان دقت کنید، متوجه میشوید که رستاخیز حتماً واقع میشود و روزي مردگان برانگیخته خواهند شد. *** تفسیر قرآن مهر
جلد سیزدهم، ص: 259 قرآن کریم در آیات هشتم تا دهم سورهي حج به مجادلات ناآگاهانهي متکبران در مورد خدا و مجازات
10 . وَمِنَ النَّاسِ مَن یُجدِلُ فِی اللَّهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ وَلَا هُدًي وَلَا کِتبٍ مُّنِیرٍ* ثَانِیَ عِطْفِهِ لِیُضِلَّ عَن سَبِیلِ اللَّهِ - آنان اشاره کرده، میفرماید: 8
لَهُ فِی الدُّنْیَا خِزْيٌ وَنُذیقُهُ یَوْمَ الْقِیمَۀِ عَذَابَ الْحَرِیقِ* ذلِکَ بِمَا قَدَّمَتْ یَدَاكَ وَأَنَّ اللَّهَ لَیْسَ بِظَلمٍ لِّلْعَبِیدِ و از (میان) مردم کسی است
صفحه 79 از 113
که بدون هیچ دانش و هیچ رهنمود و هیچ کتاب روشنی بخشی، دربارهي خدا مجادله میکند؛* در حالی که (از روي تکبّر)
پهلویش بر میتابد، تا (مردم را) از راهِ خدا گمراه سازد؛ براي او در دنیا رسوایی است؛ و در روز رستاخیز، عذاب سوزان را به او
میچشانیم!* (در حالی که به او گفته میشود:) این (عذاب) به خاطر دستاورد پیشین توست؛ و [به خاطر] این که خدا هرگز نسبت
از مردم کسی است که دربارهي خدا بدون » به بندگان بیدادگر نیست. نکتهها و اشارهها: 1. در آیهي سوم سورهي حج نیز جملهي
آمده و در این آیه نیز تکرار شده است. مفسران قرآن برآناند که این آیه اشاره به رهبران «. هیچ دانشی، مجادله و بحث میکند
اشاره به « علم » 2. مفسران قرآن برآناند که در این آیه واژهي «1» . گمراه کننده دارد و آیهي سوم اشاره به پیروان آنان داشت
اشاره به کتابهاي آسمانی است. تفسیر قرآن مهر جلد « کتاب مُنیر » اشاره به راهنمایی رهبران الهی و « هدایت » استدلالهاي عقلی و
سیزدهم، ص: 260 به عبارت دیگر، در این آیه به سه منبع اصیل اسلامی اشاره کرده که عبارتاند از: کتاب، سنت و دلیل عقل.
«1» . یعنی هرگونه مباحثه و مجادله دربارهي خدا، باید بر اساس دلایل معتبري از این سه منبع باشد، و گرنه سود بخش نخواهد بود
3. مجادلهگران ناآگاه از دلایل عقلی و مطالب الهی روي برمیتابند، تا مردم را گمراه سازند، ولی این کار آنان نتیجهي مثبتی
است؛ « بسیار ظلم کننده » به معناي « ظَلّام » .4 «2» . برایشان ندارد بلکه موجب رسوایی آنان در دنیا و عذاب در جهان دیگر میشود
البته خدا هیچ ظلمی به بندگان نمیکند، نه ظلم اندك و نه ظلم بسیار، ولی این تعبیر ممکن است اشاره به آن باشد که هرگونه
ستمی از سوي خدا، همیشه مصداق ظلم بسیار است. 5. این آیه از طرفی مکتب جبر را نفی میکند، چون عذاب الهی را نتیجهي
اعمال خود انسان معرفی میکند؛ و از طرف دیگر عدالت خدا را اثبات میکند، چرا که هر گونه ستمی را از او نفی میکند.
آموزهها و پیامها: 1. نتیجهي مجادلات ناآگاهانه و منکرانه، رسوایی در دنیا و عذاب سوزان در آخرت است. 2. بدون دلیل عقلی و
نقلی، به بحث و جدل نپردازید، که نتیجهاش گمراهی است. 3. عذاب رستاخیز دستآورد خود شماست و گرنه خدا به کسی ستم
نمیکند (چرا که او عادل است). *** ص: 261 قرآن کریم در آیهي یازدهم سورهي حج به
مسلمانان متزلزل و زیانکار اشاره میکند و میفرماید: 11 . وَمِنَ النَّاسِ مَن یَعْبُدُ اللَّهَ عَلَی حَرْفٍ فَإِنْ أَصَابَهُ خَیْرٌ اطْمَأَنَّ بِهِ وَإِنْ أَصَابَتْهُ
فِتْنَۀٌ انقَلَبَ عَلَی وَجْهِهِ خَسِرَ الدُّنْیَا وَالْآخِرَةَ ذلِکَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِینُ و از (میان) مردم کسی است که خدا را بر حاشیهي (منافع
خویش) میپرستد، و اگر به او نیکی رسد، بدان آرامش یابد، و اگر آزمایشی به او رسد، (به سوي کفر) رویش را بر میگرداند؛
(او) در دنیا و آخرت زیان کرده است، این تنها زیان آشکار است. شأن نزول: برخی مفسران روایت کردهاند که این آیه در مورد
گروهی از بادیهنشینان نازل شد که خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله میرسیدند و مسلمان میشدند و اگر بعد از آن وضع دامداري
نکتهها و «1» . آنان خوب میشد و داراي فرزندان پسر میشدند، بر ایمان خود باقی میماندند، و گرنه از اسلام روي برمیتافتند
اشارهها: 1. در این آیه به افراد سستعنصر و ضعیف الایمانی اشاره شده که در هر جامعهاي وجود دارند و از زاویهي منافع مادي به
دین مینگرند و معیار حقانیّت دین را مسائل مادي میپندارند؛ یعنی هرگاه در کنار دین زندگی مرفهی پیدا کنند، ایمانشان محکم
کنار و جانب » به معناي « حَرْف » . میشود و اگر گرفتار مشکلات و آزمایشها گردند، ناراحت میشوند و به دین پشت میکنند. 2
است. و مقصود آن است که این ص: 262 افراد دین را از بعد مادیات میخواهند، نه از « چیزي
یعنی آنها در متن ایمان و اسلام قرار ندارند، بلکه در کنار و لبهي آن هستند و از این رو متزلزلاند «1» ؛ همهي اطراف و جوانب آن
و هرگاه مشکلی پیدا شد خود را کنار میکشند و ایمانشان بر باد میرود. اینان ایمانشان فقط زبانی و در حد حرف است نه ایمان
یاد نشده « شرّ » و نیکی یاد شده است، اما از مشکلات دنیا با عنوان « خیر » 3. در این آیه از دنیا با عنوان «2» . قلبی مستقر و محکم
یاد شده است؛ یعنی حوادث ناگوار شرّ نیست بلکه وسیلهي امتحان شماست. آموزهها و پیامها: 1. افراد سست « فِتنۀ » بلکه با عنوان
ایمان و متزلزل، در نهایت زیان آشکاري میکنند. 2. به دین از زاویهي منافع مادي ننگرید، (بلکه در همهي صحنهها و مشکلات بر
ایمان خویش استوار باشید.) *** قرآن کریم در آیات دوازدهم و سیزدهم سورهي حج به گمراهی مشرکان اشاره میکند و
صفحه 80 از 113
میفرماید: 12 و 13 . یَدْعُواْ مِن دُونِ اللَّهِ مَا لَایَضُ رُّهُ وَمَا لَایَنفَعُهُ ذلِکَ هُوَ الضَّللُ الْبَعِیدُ* یَدْعُواْ لَمَن ضَ رُّهُ أَقْرَبُ مِن نَّفْعِهِ لَبِئْسَ الْمَوْلَی
وَلَبِئْسَ الْعَشِیرُ غیر از خدا چیزي را که زیانی به او نمیرساند و چیزي را که به او سودي نمیبخشد، میخواند؛ این تنها گمراهی دور
است.* کسی را میخواند که حتماً زیانش از سودش نزدیکتر است؛ البته بد سرپرست (و یاوري) است و مسلماً بد همدمی است.
ص: 263 نکتهها و اشارهها: 1. در این آیات به دو گونه از معبودان مشرکان اشاره شده است: نخست
بتهاي چوبی و سنگی که هیچ نفع و زیانی ندارند و دوم معبودان انسانی، همچون طاغوتها و فرعونها که ممکن است نفع
2. در این آیات اشاره شده که اگر مشرکان خواهان سود و منافع مادي «1» . اندکی داشته باشند، ولی زیانشان به مراتب بیشتر است
هستند و از این زاویه به دین مینگرند، پس چرا به سراغ معبودان بیسود و زیان میروند؟ اینان که منافع مشرکان را تأمین
نمیکنند. 3. زیان معبودها بیشتر از سود آنهاست؛ چراکه آنان موجب انحراف فکري و رواج خرافات میشوند، همان طور که
آموزهها و پیامها: 1. کسی را پرستش کنید که برایتان سودمند باشد و «2» . آتش سوزان را براي پیروان خود به ارمغان میآورند
ضرري نداشته باشد (و دنیا و آخرت شما را تأمین کند). 2. شرك، موجب زیانکاري و گمراهی است. *** تفسیر قرآن مهر جلد
سیزدهم، ص: 264 قرآن کریم در آیهي چهاردهم سورهي حج به فرجام مؤمنان شایستهکار اشاره میکند و میفرماید: 14 . إِنَّ اللَّهَ
یُدْخِلُ الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ الصلِحتِ جَنتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهرُ إِنَّ اللَّهَ یَفْعَلُ مَا یُرِیدُ در حقیقت خدا کسانی را که ایمان آوردند و
[کارهاي شایسته انجام دادهاند، در بوستانهاي (بهشتی) وارد میکند که نهرها از زیر [درختان] ش روان است؛ که خدا هر چه را
بخواهد انجام میدهد. نکتهها و اشارهها: 1. در آیات پیشین حالات سه گروه، یعنی رهبران گمراه کننده، پیروان ناآگاه آنان و
مسلمانان سست ایمان بیان شد و اینک در این آیه حالات گروه مقابل آنان، یعنی مؤمنان شایسته کار را بیان میکند. این همان
روش مقابله و مقایسه است که قرآن کریم از آن استفاده میکند، تا مطالب بر شنونده تأثیر بیشتري داشته باشد. 2. در این آیه
ایمان و عمل صالح را شرط ورود به بهشت معرفی کرده است؛ یعنی کسانی بهشتی هستند که خط فکري سالم و استوار و اعمال
شایسته و صحیح دارند. 3. خداي مؤمنان، بر خلاف معبودهاي دروغین مشرکان که ناتوان هستند، هر چه را بخواهند انجام میدهد.
البته با توجه به این که خداي متعال حکیم و داناست، کارهاي او بر اساس حکمت و علم است؛ پس خدا هر چه را شایسته و صحیح
باشد اراده خواهد کرد. آموزهها و پیامها: 1. اگر مؤمن شایستهکار باشید، جایگاه شما در بهشت است. 2. (به جاي معبودهاي ناتوان
که) او توانایی انجام هر کاري را دارد و میتواند شما را داخل بهشت کند. *** تفسیر قرآن مهر جلد «1» خدایی را بپرستید
سیزدهم، ص: 265 قرآن کریم در آیهي پانزدهم سورهي حج به حالات روانی افراد کم حوصله و سست ایمان اشاره میکند و
میفرماید: 15 . مَن کَانَ یَظُنُّ أَن لَّن یَنصُ رَهُ اللَّهُ فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ فَلْیَمْدُدْ بِسَ بَبٍ إِلَی السَّمَآءِ ثُمَّ لْیَقْطَعْ فَلْیَنظُرْ هَلْ یُذْهِبَنَّ کَیْدُهُ مَا یَغِیظُ
هر کس یقین دارد که خدا او (و پیامبرش) را در دنیا و آخرت یاري نخواهد کرد، (و از این نظر عصبانی است،) پس طنابی به سوي
بالا بکشد، سپس باید (آن را) قطع کند، و باید نظر کند که آیا نیرنگش چیزي را که (او را) به خشم آورده، حتماً از بین میبرد؟!
با پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله پیمان بسته بودند، ولی « بنی غَطفان » و « بَنی اسد » شأن نزول: حکایت شده که گروهی از قبایل
بعداً گفتند ما میترسیم که سرانجام خدا محمد صلی الله علیه و آله را یاري نکند و رابطهي ما با یهودیان هم پیمان قطع شود و به ما
برخی نیز حکایت کردهاند که آیه در مورد «1» . مواد غذایی ندهند، آیهي فوق بدین مناسبت فرود آمد و آنها را سرزنش کرد
مسلمانانی بود که به خاطر شدت خشم بر کفار، بیقراري میکردند و میگفتند: چرا وعدهي خدا تحقق نمییابد و آیهي فوق بدین
نکتهها و اشارهها: 1. در مورد این آیه چند تفسیر شده است: الف) «2» . مناسبت فرود آمد و آنان را به خاطر کمصبري ملامت کرد
به پیامبر صلی الله علیه و آله باز گردد؛ یعنی: هر « لن یَنصُ رَه اللَّه » نخست آن که مخاطب آیه مسلمانان سستایمان باشند و ضمیر
مسلمان سستایمانی که ص: 266 اطمینان دارد خدا پیامبرش را یاري نمیکند، طنابی به آسمان
آویزد و از آن بالا رود، سپس آن را قطع کند تا خشمش فرو نشیند. ب) دوم آن که مخاطب آیه مشرکان باشند و ضمیر به خود
صفحه 81 از 113
به « سماء » . آنان باز گردد؛ یعنی: هر مشرکی که اطمینان دارد خدا او را یاري نمیکند، خود را به دار آویزد تا خشمش فرو نشیند. 2
در این جا میتواند به معناي جهت بالا، مثل سقف خانه و مانند آن باشد که در این صورت «1» . معناي جهت بالا و آسمان میآید
مقصود آن است که هر کس به خاطر عدم یاري الهی خشمناك است، طنابی به سقف آویزان کند و خود را به دار آویزد. البته
به معناي آسمان نیز باشد؛ یعنی هر کس از عدم یاري الهی خشمناك است، هر کاري میتواند بکند، به « سماء » ممکن است واژهي
3. این آیه به حالات روانی افراد «2» . آسمان بالا رود و با ریسمانی خود را آویزان کند یا ریسمان را قطع کند تا خشم فرو نشیند
کمصبر و حوصله اشاره میکند که وقتی کارشان به بنبست میرسد، تصمیمهاي جنونآمیز میگیرند و براي فرو نشاندن خشم
خود، تصمیم به انتحار میگیرند، در حالی که اگر کمی صبر و استقامت کنند، کارها آسان و مشکلات برطرف میشود. آموزهها و
پیامها: 1. افراد کم حوصله و مخالفان اسلام هر کاري بکنند تا خشم آنان فرو نشیند، بیهوده است. 2. در حالت خشم کارهاي
بیهوده نکنید. *** ص: 267 قرآن کریم در آیهي شانزدهم سورهي حج به آیات روشن الهی و
هدایت او اشاره میکند و میفرماید: 16 . وَکَ ذلِکَ أَنزَلْنهُ ءَایتٍ بَیِّنتٍ وَأَنَّ اللَّهَ یَهْدِي مَن یُرِیدُ و اینگونه آن [قرآن را، در حالی که
آیات روشن است، فرو فرستادیم؛ و خدا هر کس را بخواهد راهنمایی میکند. نکتهها و اشارهها: 1. قرآن شامل نشانهها و دلایل
روشن است. این کتاب دلایلی براي معاد و نفی شرك و نشانههایی از قدرت خدا در مراحل خلقت انسان و رویش گیاهان بیان
کرده است. 2. خدا هر کس را بخواهد هدایت میکند، اما از آن جا که خدا حکیم است، ارادهي او بدون حساب نیست، بلکه هر
آموزهها و «1» . کس را شایسته ببیند راهنمایی میکند؛ یعنی کسانی که با تلاش خود، زمینههاي رشد و هدایت الهی را فراهم سازند
پیامها: 1. قرآن کتاب دلایل و نشانههاي روشن الهی است (که زمینهساز هدایت ماست). 2. هدایت به دست خداست (پس از او
راهنمایی بجویید). *** ص: 268 قرآن کریم در آیهي هفدهم سورهي حج به گروهها و ادیان متفرق
جهان و سرنوشت آنان در رستاخیز اشاره میکند و میفرماید: 17 . إِنَّ الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَالَّذِینَ هَادُوا وَ الصبِئِینَ وَالنَّصرَي وَالْمَجُوسَ
وَالَّذینَ أَشْرَکُواْ إِنَّ اللَّهَ یَفْصِلُ بَیْنَهُمْ یَوْمَ الْقِیمَۀِ إِنَّ اللَّهَ عَلَی کُلِّ شَیْءٍ شَهِیدٌ در حقیقت کسانی که (به پیامبر اسلام) ایمان آوردهاند، و
کسانی که به (آیین) یهود گرویدند، و صابئان (پیرو یحیاي پیامبر) و مسیحیان و زردشتیان و کسانی که شرك ورزیدند، مسلماً خدا
روز رستاخیز، در میان آنان (داوري کرده و) جدایی میاندازد؛ [چرا] که خدا بر هر چیز گواه است. نکتهها و اشارهها: 1. در این آیه
از شش گروه یاد شده است: الف) مؤمنان که به پیامبر اسلام و قرآن ایمان آوردند. ب) یهودیان که ایمان نیاوردند و لجاجت
کردند. ج) صابئان (یعنی پیروان حضرت یحیی علیه السلام) که ایمان نیاوردند. د) مسیحیان که منحرف شدند و به تثلیث روي
آوردند. ه) گروه مجوس یا زردشتیان که ایمان نیاوردند. و) مشرکان که به پیامبر و قرآن ایمان ندارند. که فقط گروه اول مؤمن
هستند و منحرف نشدهاند ولی بقیهي گروهها منحرف شدهاند. کمترین انحراف از توحید در یهودیان و بیشترین انحراف در
2. در این آیه اشاره شده که «1» . مشرکان است که به نظر میرسد در این آیه این گروهها بر اساس انحراف از توحید مرتب شدهاند
یعنی روز جدایی است؛ جدایی تفسیر قرآن « یوم الفَصل » خدا در رستاخیز این شش گروه را از همدیگر جدا میسازد؛ آري رستاخیز
مهر جلد سیزدهم، ص: 269 حق از باطل و جدایی گروهها از همدیگر، روزي که اسرار آشکار میشود و همهي اختلافات پایان
گرفته شده که به روحانیون زردشتی گفته « مُؤبَد » یا « مُغ » در اصل از مادهي « مَجُوس » . میپذیرد و وحدت حکمفرما میشود. 3
میشود. مجوس در عصر ما به پیروان زردشت گفته میشود. قرآن کریم مجوس را در ردیف ادیان آسمانی یهود و مسیحیت
برشمرده است. از این مطلب استفاده کردهاند که آنان داراي دین، کتاب و پیامبر بودهاند. تاریخ زردشت مبهم است و ظهور او را
داشته که در حملهي اسکندر به ایران از بین رفت و در « اوستا » در قرن ششم یا هفتم یا یازدهم قبل از میلاد دانستهاند. او کتابی به نام
زمان پادشاه ساسانی بازنویسی شد. زردشتیان به دو مبدء اساسی خیر و شرّ، یعنی اهریمن و اهورا مزدا معتقدند و به آتش احترام
در احادیث اسلامی نیز حکایت شده که مجوس داراي پیامبر و «1» . نامیدهاند « آتشپرست » زیادي میگذارند تا آن جا که آنها را
صفحه 82 از 113
گروهی از پیروان « صابئان » .4 «2» . کتاب بودهاند که کتاب آنها سوخته شد و لازم است که با آنان همچون اهل کتاب برخورد شود
علیه السلام بودهاند که برخی عقاید یهود و برخی عقاید مسیحیان را دارند و براي آب جاري اهمیت قایل هستند؛ از این رو « یحیی »
« ستارهپرستی » معمولًا در کنار نهرهاي بزرگ زندگی میکنند و براي برخی ستارگان اهمیت و احترام قایل هستند؛ از این رو به
ص: 270 آموزهها و «3» . متهم شدهاند و بر اساس ظاهر آیهي فوق جزء مشرکان به شمار نمیآیند
پیامها: 1. اختلافات ادیان و آیینها در رستاخیز پایان میگیرد. 2. شما تحت نظر خدا هستید (پس بنگرید که جزء گروه حق هستید
یا باطل). *** قرآن کریم در آیهي هیجدهم سورهي حج به کرنش عمومی موجودات و ناسپاسی برخی از مردم و کیفر آن اشاره
میکند و میفرماید: 18 . أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ یَسْجُدُ لَهُ مَن فِی السَّموتِ وَمَن فِی الْأَرْضِ وَالشَّمْسُ وَالْقَمَرُ وَالنُّجُومُ وَالْجِبَالُ وَالشَّجَرُ وَالدَّوَبُّ
وَکَثِیرٌ مِنَ النَّاسِ وَکَثِیرٌ حَقَّ عَلَیْهِ الْعَذَابُ وَمَن یُهِنِ اللَّهُ فَمَ ا لَهُ مِن مُّکْرِمٍ إِنَّ اللَّهَ یَفْعَلُ مَا یَشَآءُ آیا اطلاع نیافتی که خدا، برایش (تمام)
کسانی که در آسمانها و کسانی که در زمینند و خورشید و ماه و ستارگان و کوهها و درختان و جنبندگان، و بسیاري از مردم،
سجده میکنند؟! و [لی بسیاري (از مردم) عذاب بر آنان ثابت گردیده است. و هر کس را خدا خوار کند، پس هیچ (کس)
و کرنش موجودات « سجده » . گرامیش ندارد؛ [چرا] که خدا آنچه را بخواهد (و مصلحت بداند) انجام میدهد. نکتهها و اشارهها: 1
به دو گونهي تکوینی و تشریعی است؛ گاهی سجدهي موجودات به صورت تسلیم بدون قید و شرط در برابر ارادهي حق و قوانین
آفرینش است که این همان سجدهي تکوینی است که بدین معنا تمام موجودات جهان به صورت تکوینی در برابر حق کرنش
میکنند و گاهی سجده به معناي نهایت خضوع و بر خاك افتادن به صورتی مخصوص است که این معنا مخصوص افراد صاحب
عقل و معرفت است. در این آیه هم به سجدهي تکوینی همهي موجودات اشاره شده و هم به ص:
2. در این آیه نخست به سجدهي تکوینی همهي «1» . 271 سجدهي تشریعی انسانها که گروهی از انسانها از آن سرباز میزنند
انسانها و فرشتگان و موجوداتی که در آسمانها و زمین هستند اشاره شده است، سپس در مورد سجدهي تشریعی انسانها توضیح
داده که گروه زیادي از مردم حق شناس هستند و در برابر خدا کرنش میکنند، ولی گروهی ناسپاس و سرکش هستند و در برابر
حق سجده نمیکنند. 3. مقصود از نگاه کردن به سجدهي موجودات براي خدا، اطلاع یافتن از این مطلب است. همان طور که
4. خدا هر کاري «2» . میگوییم: آیا نمیبینی فلان شخص حسود یا عادل است؛ در حالی که حسادت و عدالت دیدنی نیست
بخواهد انجام میدهد و برخی افراد را خوار میسازد. آري: چون اشک بیندازیش از دیدهي مردم آن را که دمی از نظر خویش
برانی (حافظ) البته روشن است که کارهاي خدا بی حساب و ظالمانه نیست، بلکه بر اساس حکمت است؛ یعنی هر کس ناسپاسی
کند و با اعمالش مستحق عذاب شود، خدا او را خوار میسازد. آموزهها و پیامها: 1. همهي موجودات جهان در برابر حق کرنش
میکنند (شما هم با آنان همراه شوید). 2. هر کس ناسپاسی کند و از سجده در برابر حق سرباز زند، مستحق تفسیر قرآن مهر جلد
سیزدهم، ص: 272 عذاب الهی میشود و خوار میگردد. *** قرآن کریم در آیات نوزدهم تا بیست و دوم سورهي حج به
22 . هذَانِ خَصْ مَانِ اخْتَ َ ص مُواْ فِی رَبِّهِمْ فَالَّذِینَ - درگیري مؤمنان و کافران و عذابهاي متنوع آنان اشاره میکند و میفرماید: 19
کَفَرُواْ قُطِّعَتْ لَهُمْ ثِیَابٌ مِن نَّارٍ یُصَبُّ مِن فَوْقِ رُءُوسِهِمُ الْحَمِیمُ* یُصْهَرُ بِهِ مَا فِی بُطُونِهِمْ وَالْجُلُودُ* وَلَهُم مَّقمِعُ مِنْ حَدِیدٍ* کُلَّمَآ أَرَادُواْ
أَن یَخْرُجُواْ مِنْهَا مِنْ غَمِّ أُعِیدُواْ فِیهَا وَذُوقُواْ عَذَابَ الْحَرِیقِ این دو (گروه) دشمنان یکدیگرند که دربارهي پروردگارشان کشمکش
میکنند؛ پس کسانی که کفر ورزیدند، لباسهایی از آتش براي آنان بریده شده است، در حالی که از بالاي سرشان آب سوزان
ریخته میشود؛* آنچه در شکمهاي آنان است و پوستها، بدان گداخته میشود؛* و براي آنان گرزهاي آهنین است.* هرگاه
بخواهند از (شدّت) اندوه، از آن (دوزخ) خارج شوند، در آن بازگردانده شوند؛ و (به آنان گفته میشود:) عذاب سوزان را بچشید!
شأن نزول: روایت شده که در روز جنگ بدر سه نفر از مسلمانان (یعنی امام علی علیه السلام، حمزه و عُبیده) با سه نفر از کافران
قریش (یعنی وَلید، عُتبه و شَیبه) درگیر شدند و آنان را از پاي درآوردند. آیهي فوق بدین مناسبت فرود آمد و سرنوشت این دو
صفحه 83 از 113
ص: 273 نکتهها و اشارهها: 1. هر چند حکایت شده این آیات در «1» . گروه متخاصم را بیان کرد
مورد مبارزان جنگ بدر و عذابهاي کافران قریش فرود آمده است، اما شأن نزول آیه سبب انحصار مطلب در این افراد نمیشود.
این آیه شامل همهي مؤمنان و گروههاي مختلف کافران میشود (کافرانی که به پنج گروه آنان در آیات قبل اشاره شد). یعنی در
طول تاریخ بشریت درگیري حق و باطل و مخاصمهي مؤمنان و کافران در مورد توحید ادامه داشت، ولی فرجام کافران عذاب
دوزخ است. 2. در این آیات اشاره شده که ریشهي درگیريهاي مؤمنان و کافران، مسئلهي پروردگار و توحید است؛ یعنی اگر
همهي اختلافات ادیان تحلیل و بررسی شود، به اختلاف در توحید و ربوبیّت بازمیگردد و تمامی ادیان تحریفشده گرفتار شرك
هستند. 3. در این آیات براي کافران چند نوع عذاب پیش بینی شده است: الف) لباسهاي آتشین دارند؛ ب) آبی سوزان بر سر آنان
ریخته میشود؛ ج) تازیانهها یا گرزهاي آهنین براي آنان آماده است. 4. مقصود از لباسهاي آتشین آن است که واقعاً قطعاتی از
آتش به صورت لباس براي آنان آماده میشود؛ و یا این تعبیر کنایه از آن است که آتش دوزخ از هر سو همچون لباس آنان را
آموزهها و پیامها: 1. عذابهاي متنوعی در انتظار کافران است (پس تا زود است از خواب غفلت بیدار «1» . احاطه کرده است
شوند). 2. مبارزات مؤمنان و کافران را بنگرید و از سرنوشت عذابآلود کافران پند بگیرید. 3. دوزخ، همچون زندان غمناکی است
که راه فراري از آن وجود ندارد. *** ص: 274 قرآن کریم در آیات بیست و سوم و بیست و چهارم
سورهي حج به سرنوشت مؤمنان شایسته کردار و نعمتهاي بهشتی آنان اشاره میکند و میفرماید: 23 و 24 . إِنَّ اللَّهَ یُدْخِلُ الَّذِینَ
ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ الصلِحتِ جَنتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهرُ یُحَلَّوْنَ فِیهَا مِنْ أَسَاوِرَ مِن ذَهَبٍ وَلُؤْلُؤًا وَلِبَاسُهُمْ فِیهَا حَرِیرٌ* وَهُدُواْ إِلَی الطَّیِّبِ مِنَ
الْقَوْلِ وَهُدُواْ إِلَی صِرطِ الْحَمِیدِ در حقیقت خدا کسانی را که ایمان آوردند و [کارهاي شایسته انجام دادند، در بوستانهاي (بهشتی)
وارد میکند که نهرها از زیر [درختان] ش روان است؛ در آن جا با دستبندهایی از طلا و مروارید آراسته میشوند؛ و لباسهایشان
در آن جا حریر است.* و به سوي گفتار پاك راهنمایی شوند؛ و به راه (خداي) ستوده رهنمون گردند. نکتهها و اشارهها: 1. چنان
که بارها گفته شد یکی از روشهاي تربیتی قرآن، روش مقایسه است. در این آیات نیز از این روش استفاده شده؛ یعنی پس از بیان
حالات کافران در رستاخیز به بیان حالات مؤمنان پرداخته شده است تا خواننده و شنوندهي آیات، بتواند با مقایسهي این دو گروه
راه صحیح را انتخاب کند. 2. در بهشت زیباترین لباسها و جواهرات وجود دارد. همان زینتهایی که مایهي غرور و غفلت کافران
و مستکبران میشد و مؤمنان در دنیا از آنها محروم بودند. البته حقایق این امور در جهان آخرت چیزي برتر از مفاهیم مادي ماست و
قابل مقایسه با زینتهاي این جهان نیست، ولی این مفاهیم برتر با همین الفاظ معمولی بشري بیان میشود تا بتوانیم تا حدودي
3. مؤمنان در بهشت، به طرف سخنانی روحپرور و الفاظ ص: 275 «1» . حقایق اخروي را درك کنیم
نشاطآفرین و پر از صفا و معنویت هدایت میشوند؛ سخنانی توحیدي که روح را نوازش و پرورش میدهد و به طرف کمال سیر
به معناي چیزي است که در خور ستایش باشد و مقصود در این جا یا خداست، یعنی مؤمنان به طریق خشنودي « حمید » . میدهد. 4
5. در «1» . است، یعنی مؤمنان به راهی هدایت میشوند که از هر نظر شایستهي ستایش است « راه ستوده » خدا راهنمایی میشوند و یا
البته اینگونه احادیث «2» . امام علی علیه السلام و ولایت است « راه ستوده » احادیث اهل بیت علیهم السلام بیان شده که مقصود از
مصداق کامل راه ستوده را بیان میکند، ولی معناي آیه منحصر در این مصداق نیست. آموزهها و پیامها: 1. پاداشهاي متنوعی در
انتظار مؤمنان شایسته کردار است. 2. در بهشت، نعمتهاي مادي و معنوي وجود دارند. 3. هدایت و کمال در بهشت هم ادامه دارد.
4. سخن نیکو (و پاك بگویید که این) شیوهي بهشتی است. *** ص: 276 سخن و اقسام و ضوابط
با » .3 .( فاطر، 10 ) «. سخن نیکو، به سوي خدا بالا میرود » .2 .( حج، 24 ) «. سخن نیکو، سخن بهشتیان است » . آن الف) سخن نیکو: 1
به مردم چیزي » : 4. از امام باقر علیه السلام در مورد آیهي 83 بقره روایت شده که فرمود .( بقره، 83 ) «. مردم به نیکی سخن بگویید
اي کسانی که ایمان آوردهاید خودتان را از (عذاب) خدا حفظ کنید و » .5 «1» «. بگویید که دوست دارید در مورد شما بگویند
صفحه 84 از 113
اسراء، 53 ). ب) کلام نامناسب و ) «. به بندگان من بگو: به بهترین (شیوه) سخن بگویید » .6 .( احزاب، 70 ) «. سخن استوار بگویید
هر کس الفاظ بد به کار برد، » .2 .( قصص، 55 ) «. هنگامی که سخن بیهوده شنیدند از آن روي بر میتابند » . پیامدهاي آن: 1
سخن بد موجب تنفّر افراد با کرامت میشود و بهرهي فرد را اندك میکند و » .3 «2» .( علی علیه السلام ) «. سرزنش او زیاد میشود
هر چه را نمیدانی نگو، بلکه فقط چیزهایی » . ج) چه چیزي را بگوییم: 4 «3» .( علی علیه السلام ) «. برادري و دوستی را از بین میبرد
علی ) «. هر چه را میشنوي حکایت نکن » .5 ص: 277 «4» ( علی علیه السلام ) «. را که میدانی مگو
رسول ) «. کسانی از مردم در رستاخیز بیشتر گناه دارند که سخنان بیهوده زیادتر میگویند » . د) زیادهگویی: 1 «1» .( علیه السلام
از سخنان زیاده بپرهیز، که عیبهاي مخفی تو را آشکار و دشمنان ساکت تو را علیه تو تحریک » .2 «2» .( اکرم صلی الله علیه و آله
علی علیه ) «. از زیادهگویی بپرهیز که موجب لغزشهاي زیاد میشود و سرزنش را به دنبال دارد » .3 «3» .( علی علیه السلام ) «. میکند
سخن زیاد نگویید مگر در مورد ذکر خدا، که زیادهگویی موجب قساوت قلب میشود؛ و دورترین افراد از خدا » .4 «4» .( السلام
سخن مثل داروست، اندك آن مفید و زیاد آن کشنده » .5 .«5» ( رسول اکرم صلی الله علیه و آله ) «. کسانی هستند که سخت دلاند
بهترین سخن آن است که با » .2 «7» .( پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله ) «. بهترین سخن، سخن خداست » . ه) بهترین کلام: 1 «6» «. است
بهترین سخن آن است که ملالآور » .3 «8» .( امام علی علیه السلام ) «. حسن نظام سامان داده شده باشد و عام و خاص آن را بفهمند
. ص: 278 و) سکوت بهتر است یا سخن: 1 «9» .( امام علی علیه السلام ) «. نباشد و کمگویی نشود
خیري در سکوت دربارهي قانون نیست، همان طور » .2 «1» .( پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله ) «. سکوت طلاست و سخن نقره است »
علی علیه السلام). ) «. هر سکوتی که در آن فکر نباشد، غفلت است » .3 «2» .( علی علیه السلام ) «. که خیري در سخن جاهلانه نیست
براي دانشمندان سزاوار نیست که بر علم خود ساکت باشند و براي نادانان سزاوار نیست که بر جهل خود ساکت باشند (بلکه » .4 «3»
سکوتی که موجب وقار و سنگینی تو شود از سخنی که جامهي عار بر تو بپوشاند بهتر » .5 «4» .( علی علیه السلام ) «.( پرسش کنند
ص: 279 «5» .( علی علیه السلام ) «. است
مراسم حج
قرآن کریم در آیهي بیست و پنجم سورهي حج به عظمت مسجد الحرام و کیفر ستمکاري در آن اشاره میکند و میفرماید: 25 . إِنَّ
الَّذِینَ کَفَرُواْ وَیَصُ دُّونَ عَن سَبِیلِ اللَّهِ وَالْمَسْجِدِ الْحَرَامِ الَّذِي جَعَلْنهُ لِلنَّاسِ سَوَآءً الْعکِفُ فِیهِ وَالْبَادِ وَمَن یُرِدْ فِیهِ بِإِلْحَادٍ بِظُلْمٍ نُذِقْهُ مِنْ
عَذَابٍ أَلِیمٍ در واقع کسانی که کفر ورزیدند، و (مردم را) از راه خدا و مسجد الحرام بازداشتند (مستحق عذابی دردناکند؛ همان
مسجد الحرامی) که آن را براي مردم قرار دادیم، در حالی که ملازم در آن جا و (مسافران) بیابانی یکسانند؛ و هر کس در این
(سرزمین) انحرافی به همراه ستمکاري بخواهد، از عذابی دردناك به او میچشانیم! نکتهها و اشارهها: 1. در این آیه به سه جنایت
کافران و مشرکان مکه نسبت به مسجد الحرام و مکه اشاره شده است: الف) آنان از راه خدا و ایمان و اطاعت او جلوگیري
میکنند. ب) آنان براي خود امتیازي قایل میشوند و از زیارت کنندگان مسجد الحرام جلوگیري میکنند. ج) در این سرزمین
هر گونه تلاش براي جلوگیري از ایمان واطاعت و « مانع شدن از راه خدا » مقدس دست به ستم و الحاد میزنند. 2. مقصود از تعبیر
اعمال صالح مردم است. این تعبیر تمام برنامههاي تبلیغاتی و عملی براي انحراف اعتقادي و عملی مردم را شامل میشود. 3. در این
آیه بیان شده که همهي مردم در مسجد الحرام (یا سرزمین مکه) یکسان هستند؛ یعنی همه در انجام مراسم عبادي اسلامی آزادند و
هیچ کس حق ندارد مزاحم عبادت و حج دیگران شود. ص: 280 حتی برخی از مفسران از این آیه
استفاده کردهاند که همهي مردم در استفاده از زمین و خانههاي مکه، یکسان هستند و در احادیث اسلامی نیز تأکید شده که نباید از
در این آیه خانهي کعبه و کل مسجد الحرام « مسجد الحرام » 4. مقصود از «1» . سکونت مسافران در خانههاي مکه جلوگیري کرد
صفحه 85 از 113
در این جا اشاره به کل مکه است، « مسجد الحرام » است که در اطراف آن واقع شده است. البته برخی از مفسران بر آناند که واژهي
در اصل به معناي انحراف از اعتدال است و مقصود این است که کسانی که « الحاد » .5 «2» . ولی دلیل محکمی بر این مطلب نداریم
با توسّل به ستم، از حدّ اعتدال خارج میشوند و در آن سرزمین مرتکب خلاف میشوند، گناه بزرگی انجام دادهاند که کیفر انجام
6. در برخی احادیث اهل بیت علیهم السلام آمده است که کشتن و زدن کبوتران «3» . آن در مکه از جاهاي دیگر شدیدتر است
در « ظلم » 7. مقصود از «4» . مسجد الحرام و حتی تکبّر ورزیدن یا زدن افراد و هر گونه ستمی، به منزلهي الحاد در آن سرزمین است
است. ولی به نظر میرسد که واژهي ظلم معناي وسیعی دارد که هر گونه گناهی « محرّمات الهی » یا حلال شمردن « شرك » این آیه
را شامل میشود که شرك یکی از مصادیق آن است. ص: 281 آموزهها و پیامها: 1. مانع راه خدا و
مسجد الحرام نشوید که کیفر شدیدي دارد. 2. مسجد الحرام (یا مکه) مکان مقدسی است که براي عبادت همهي مردم قرار داده
شده است. 3. انحراف و ستم در سرزمین مکه، کیفر شدیدتري دارد (پس در آن جا بیشتر مراقب اعمال خود باشید). *** قرآن
کریم در آیهي بیست و ششم سورهي حج به آماده کردن و پاكسازي کعبه توسط ابراهیم اشاره کرده، میفرماید: 26 . وَإِذْ بَوَّأْنَا
لِإِبْرهِیمَ مَکَانَ الْبَیْتِ أَن لَّاتُشْرِكْ بِی شَیْئًا وَطَهِّرْ بَیْتِیَ لِلطَّآئِفِینَ وَالْقَآئِمِینَ وَالرُّکَّعِ السُّجُودِ و (یاد کن) هنگامی را که مکان خانه (کعبه)
را براي ابراهیم آماده ساختیم، (و به او گفتیم:) که هیچ چیز را شریک من قرار مده؛ و خانهي مرا براي طواف کنندگان و (به نماز)
ایستادگان و رکوع کنندگان سجدهگر پاك و پاکیزه کن. نکتهها و اشارهها: 1. بر اساس حکایات مفسران، خانهي کعبه در زمان
آدم علیه السلام ساخته شد، ولی در سیلاب نوح ویران گشت و آثارش محو شد، اما به فرمان الهی (و به وسیلهي باد یا مانند آن)
خاكها کنار رفت و پایههاي کعبه براي ابراهیم علیه السلام آشکار شد. هنگامی که محل اصلی خانه آماده شد، ابراهیم با همکاري
2. طبق دستور الهی، ابراهیم علیه السلام مأمور شد که خانهي کعبه و اطراف «1» . فرزندش اسماعیل علیه السلام آن را بازسازي کرد
آن ص: 282 را از هر گونه آلودگی ظاهري و معنوي و شرك پاكسازي کند، تا بندگان خدا در
این مکان پاك متوجه خدا باشند و به عبادت و نماز بپردازند. 3. در این آیه به سه رکن نماز، یعنی قیام، رکوع و سجود اشاره شده
4. در حدیثی از امام صادق علیه السلام حکایت «1» . است؛ چرا که بقیهي اجزاي نماز در پرتو این سه رکن اساسی قرار میگیرند
شده که با اشاره به آیهي فوق فرمودند: براي بندگان (خدا) سزاوار است که داخل مکه نشوند، مگر این که پاك شوند و عرق بدن
5. از اهلبیت علیهم السلام حکایت شده که هر نمازي که در مسجد الحرام خوانده میشود برابر صد «2» . خود را شست و شو دهند
آموزهها و پیامها: 1. کعبه آنقدر مقدس است که خدا خود، مکانش را فراهم ساخت و «3» . هزار نماز در مساجد دیگر ثواب دارد
ابراهیم خلیل را خادم آن قرار داد. 2. مسجد الحرام را پاکیزه نگاه دارید که این شیوهي ابراهیمی است. 3. در مسجدالحرام به طواف
و نماز بپردازید که براي این کارها آماده شده است. *** ص: 283 قرآن کریم در آیهي بیست و
هفتم سورهي حج به اعلام عمومی حج توسط ابراهیم و استقبال مردم اشاره میکند و میفرماید: 27 . وَأَذِّنْ فِی النَّاسِ بِالْحَجِّ یَأْتُوكَ
رِجَالًا وَعَلَی کُلِّ ضَ امِرٍ یَأْتِینَ مِن کُلِّ فَجٍّ عَمِیقٍ و حجّ را به مردم اعلام کن، تا به سوي تو آیند؛ در حالی که پیاده و (سوار) بر هر
مرکب لاغري هستند که از هر درّه ژرف (و راه دور) ي میآیند. نکتهها و اشارهها: 1. برخی مفسران حکایت کردهاند، هنگامی که
تو » : به ابراهیم دستور داده شد حج را به مردم اعلام کند، او عرض کرد: خداوندا صداي من به جهانیان نمیرسد، ولی خدا فرمود
2. هنگامی که به ابراهیم علیه السلام دستور داده شد، حج را به مردم اعلام کند، او «1» «. اعلام کن و ابلاغ آن به عهدهي من است
اي مردم حج خانهي کعبه بر شما نوشته » : درمسجد الحرام رفت و رو به سوي شرق و غرب جهان کرد و صدا زد «2» « مَقام » بر محل
و خدا صداي او را به گوش جهانیان و حتی نسلهاي بعدي رساند و مردم همه ساله به «. شده، دعوت پروردگارتان را اجابت کنید
بنابر این، تمام کسانی که به حج میروند، در حقیقت دعوت «3» . نداي او پاسخ مثبت میدهند و لبیکگویان به طرف مکه میروند
آهنگ و » در اصل به معناي « حجّ » .3 رب جلیل وفراخوان ابراهیم خلیل را لبیک میگویند. ص: 284
صفحه 86 از 113
است، اما در اصطلاح به مراسمی گفته میشود که در ماه ذي الحجه در کنار کعبه انجام میشود و شامل: احرام، توقف در « قصد
صحراي عرفات، مشعر، منی و انجام اعمال قربانی، سنگ زدن به جایگاه شیطان، تراشیدن موي سر یا تقصیر، سپس طواف کعبه،
و در « فاصلهي میان دو کوه و درّهي ژرف » به معناي « فجٍّ عمیقٍ » .4 «1» . نماز طواف، سعی صفا و مروه، طواف نسا و نماز آن است
است؛ یعنی مردم براي انجام حج راههاي طولانی و درهها را میگذرانند. 5. در این آیه « جادههاي وسیع و دور » این جا به معناي
نخست حاجیان پیاده را ذکر کرد، سپس حاجیان سواره را یاد کرد؛ چرا که رنج سفر براي پیادگان بیشتر و فضیلت آنها نیز زیادتر
است. در حدیثی از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله روایت شده که هر کس پیاده به حج برود، در هر گام هفتصد حَسَ نه (: نیکی)
یعنی حیوان لاغري که به عنوان « ضامر » .6 «2» . براي اوست، در حالی که اگر کسی سواره به حج برود، هر گام هفتاد حَسَ نه دارد
مرکب از آن استفاده میکنند و به حج میروند. این تعبیر اشاره دارد که راه طولانی حج و بیابانهاي خشک، حیوانات حاجیان را
7. هدف حج لاغر میکند؛ یعنی این راهی مشکل است و مرکبهاي نیرومند میخواهد. ص: 285
لبیک به دعوت حق و نفی شرك: امام خمینی رحمه الله در این مورد میفرمایند: لبیکهاي شما جواب دعوت حق تعالی باشد و
خود را محرم براي وصول به آستانهي محضر حق تعالی نمایید و لبیکگویان براي حق، نفی شریک به همهي مراتب کنید و از
آموزهها و پیامها: 1. به دعوت جلیل و خلیل لبیک «1» . هجرت نمایید « او جلّ و اعلی » که منشأ بزرگ شرك است، به سوي « خود »
گویید و از هر مکانی آهنگ حج کنید. 2. حجّ مراسمی الهی است که لازم است در مورد آن تبلیغ شود. *** قرآن کریم در آیهي
بیست و هشتم سورهي حج به فواید و اهداف حج و تقسیم گوشت قربانی آن اشاره میکند و میفرماید: 28 . لِیَشْهَدُواْ مَنفِعَ لَهُمْ
وَیَذْکُرُواْ اسْمَ اللَّهِ فِی أَیَّامٍ مَّعْلُومتٍ عَلَی مَا رَزَقَهُم مِّن بَهِیمَ ۀِ الْأَنْعمِ فَکُلُواْ مِنْهَا وَأَطْعِمُواْ الْبَآئِسَ الْفَقِیرَ تا (در حج) شاهد سودهایشان
باشند؛ و در روزهاي معیّنی نام خدا را (به خاطر نعمتها و به هنگام قربانی) بر دامهاي زبان بسته، که به آنان روزي داده است،
ببرند؛ پس از (گوشت) آنها بخورید؛ و (نیز) به سختی کشیدهي نیازمند بخورانید. نکتهها و اشارهها: 1. در این آیه بیان شده که حج
در احادیث اهل «2» . براي مسلمانان فواید فراوانی دارد که شامل تمام برکات معنوي، مادي، سیاسی، اجتماعی و اخلاقی میشود
تفسیر قرآن مهر جلد «3» . بیت علیهم السلام هم به این مطلب اشاره شده است که این آیه منافع دنیا و آخرت را شامل میشود
2. مراسم حج داراي ابعاد گوناگونی است: الف) فواید معنوي، سازندگی اخلاقی و روحی؛ چرا که لحظه سیزدهم، ص: 286
لحظهي حج ارتباط با خدا و مراقبت از خویشتن و تمرین اطاعت از خداست. ب) فواید سیاسی؛ اجتماع میلیونی مسلمانان از همهي
کشورها و با یک لباس و در مراسمی هماهنگ، عظمت اسلام و مسلمانان را به نمایش میگذارد و دشمنان را به هراس میاندازد و
میتواند عامل مؤثري در وحدت مسلمانان و پیشرفت اهداف سیاسی اسلام باشد. ج) فواید فرهنگی؛ تمام نژادها کنار همدیگر قرار
میگیرند و تمام سانسورها در هم شکسته میشوند و اخبار کشورهاي اسلامی به همدیگر منتقل میشود و کنگرهي عظیم فرهنگی
تشکیل میگردد. د) فواید اقتصادي؛ مسلمانان میتوانند بعد از مراسم حج به تجارت و داد و ستد بپردازند و حتی بازار مشترك
. اسلامی را در مکه بنا نهند. در مراسم حج صدها هزار حیوان قربانی وجود دارد که میتواند وسیلهي تغذیهي مسلمانان فقیر باشد. 3
و نیز فرمودهاند: حج جهاد افراد «1» . در احادیث اسلامی از امام علی علیه السلام حکایت شده که حج تقویت دین (اسلام) است
از آثار حج « شناخت آثار پیامبر صلی الله علیه و آله و اخبار او و تجارت و شناخت مسلمانان از همدیگر را » و نیز «2» . ناتوان است
ص: 287 و نیز از امام صادق علیه السلام حکایت شده: مادامی که کعبه برپاست، «3» . معرفی کردهاند
و نیز امام علی علیه السلام فرمودند: خدا را خدا را، در مورد خانهي پروردگارتان در نظر بگیرید، و هرگز «1» . اسلام هم برپاست
4. در این آیه به مراسم قربانی حج اشاره شده است، «2» . آن را خالی نگذارید، که اگر آن را ترك گویید، مهلت داده نمیشوید
چراکه روح این مراسم ارتباط با خداست. «3» ؛ اما فقط از نام بردن خدا به خاطر نعمتها یا در هنگام قربانی نمودن یاد شده است
قربانی کردن حیوانات در حقیقت رمز اعلام آمادگی حاجیان است، که حاضرند همه چیز خود را در راه خدا قربانی کنند؛ همان
صفحه 87 از 113
طور که ابراهیم علیه السلام میخواست فرزندش اسماعیل را در راه خدا قربانی کند. 5. در این آیه به مصرف گوشتهاي قربانی
توسط حاجیان و نیز دادن آنها به فقرا اشاره شده است. هر چند در برخی احادیث آمده است که بیرون بردن گوشت قربانی از
سرزمین مَنی ممنوع است، اما در برخی دیگر از احادیث از امام صادق علیه السلام حکایت شده که این مطلب مربوط به عصري
«4» . بوده که مردم به آن گوشتها نیاز داشتند، اما امروز که مردم زیاد شدهاند مانعی نیست که گوشتها از آن جا خارج شود
ص: 288 و اکنون با توجه به حجم زیاد گوشتهاي قربانی و نیاز مسلمانان فقیر در کشورهاي دیگر،
. مناسب است که مسلمانان ترتیبی اتخاد کنند که این گوشتها اسراف نشود و با بستهبنديهاي مناسب به دست بینوایان برسد. 6
یا روزهاي معینی که نام خدا در آنها برده میشود، همان ده روز آغازین و یا روزهاي یازدهم تا سیزدهم « ایام معلومات » مقصود از
آموزهها و پیامها: 1. با «1» . ذيالحجه است. هر چند احتمال اول با ظاهر آیه سازگارتر است، در این آیه از قربانی یاد شده است
سفر به مکه به اهداف و منافع حج توجه کنید. 2. حاجیان در ایام حج از یاد خدا غافل نشوند. 3. از گوشتهاي قربانی خودتان
استفاده کنید و به فقیران نیز بدهید. *** ص: 289 قرآن کریم در آیهي بیست و نهم این سوره به
برخی دیگر از اعمال حج اشاره میکند و میفرماید: 29 . ثُمَّ لْیَقْضُ واْ تَفَثَهُمْ وَلْیُوفُواْ نُذُورَهُمْ وَلْیَطَّوَّفُواْ بِالْبَیْتِ الْعَتِیقِ سپس، باید
. آلودگیهایشان را برطرف سازند؛ و باید به نذرهایشان وفا کنند؛ و باید بر خانه باستانی (کعبه) طواف نمایند. نکتهها و اشارهها: 1
است که « تقصیر » به معناي کثافات و زواید بدن، همچون موهاي اضافی و ناخنهاست که در این جا اشاره به عمل « تَفَث » واژه
حاجیان پس از انجام اعمال دیگر حج، قسمتی از ناخن یا موي خود را کوتاه میکنند یا در برخی موارد موي سر را میتراشند و
بدین ترتیب اعمال حج آنان پایان میگیرد و از احرام به طور کامل خارج میشوند. در برخی از احادیث نیز به این مطلب اشاره
یا به معناي قدیمی و باستانی است و یا به معناي گرامی و با ارزش و یا به معناي آزاد شدن. به « عَتیق » 2. واژهي «1» . شده است
خانهي کعبه از آن جهت عتیق میگویند که باستانی و با ارزش است و در طول تاریخ از قید ملکیت دیگران و سیطرهي جباران آزاد
بوده است. 3. طواف آن است که حاجیان هفت بار به دور کعبه میچرخند. در حج دو طواف به نامهاي طواف زیارت و نساء
وجود دارد. مقصود از طوافی که در این آیه بدان اشاره شده است، یا طواف مطلق است که شامل طواف زیارت و طواف نساء
میشود و یا مقصود طواف نِساء است، یعنی آخرین طوافی که در اعمال حج وجود دارد. ص: 290
4. در برخی از احادیث اهل بیت علیهم السلام روایت «1» . البته در احادیث اهل بیت علیهم السلام به معناي دوم تفسیر شده است
و در برخی احادیث تَفَث را اشاره به ملاقات امام علیه «2» . شده که تکمیل حج به آن است که انسان امام (خویش) را ملاقات کند
البته این بیان باطن آیه است؛ یعنی انسان در پایان مراسم حج آلودگیهاي ظاهري بدن را پاك میکند سپس «3» . السلام دانستهاند
5. مقصود از وفاي به نذر، در این آیه، یا تمام «4» . به ملاقات امام خویش میرود تا از آلودگیهاي اخلاقی و جهل رهایی یابد
و یا آن است که حاجیان در هنگام انجام مراسم حج به یاد نذرهاي خود باشند؛ چراکه برخی از مردم قبل از «5» مناسک حج است
حج، نذرهاي متعددي همچون قربانی اضافی، صدقه یا کار خیر میکنند، ولی پس از رسیدن به مقصد فراموش میکنند. قرآن
تأکید میکند که نذرهاي خود را فراموش نکنید. آموزهها و پیامها: 1. حاجیان از فرصت حج استفاده کنند و اعمال خویش را
تکمیل نمایند و نذرهاي خود را فراموش نکنند. 2. حج، زمان پاك شدن و اداي تکالیف و طواف است. *** تفسیر قرآن مهر جلد
سیزدهم، ص: 291 قرآن کریم در آیهي سیام سورهي حج مردم را به بزرگداشت برنامههاي الهی و دوري از شرك و سخنان
بیهوده فرا میخواند و میفرماید: 30 . ذلِکَ وَمَن یُعَظِّمْ حُرُمتِ اللَّهِ فَهُوَ خَیْرٌ لَّهُ عِندَ رَبِّهِ وَأُحِلَّتْ لَکُمُ الْأَنْعمُ إِلَّا مَا یُتْلَی عَلَیْکُمْ فَاجْتَنِبُواْ
الرِّجْسَ مِنَ الْأَوْثنِ وَاجْتَنِبُواْ قَوْلَ الزُّورِ این (اعمال حج است)؛ و هر کس (برنامههاي) محترم الهی را بزرگ شمارد، پس آن، نزد
پروردگارش براي او بهتر است. و براي شما دامها حلال شده، مگر آنچه (حکمش) بر شما خوانده میشود. پس از بتهاي (سنگی)
به معناي چیزي است که باید احترام « حُرُمات » پلید، دوري کنید؛ و از گفتار باطل (نیز) دوري نمایید؛ نکتهها و اشارهها: 1. واژهي
صفحه 88 از 113
آن حفظ شود و بدان بیحرمتی نشود و در این جا اشاره به مناسک و اعمال حج است و ممکن است شامل احترام خانهي کعبه و
حَرَم مکه نیز بشود؛ یعنی هر کس احترام اعمال حج و حَرَم الهی را نگه داشت، براي خودش بهتر است (زیرا این امور را نزد
پروردگار عرضه میکند و خدا به او پاداش نیکو میدهد). 2. در این آیه به یک قانون کلی در مورد حلال بودن گوشت چهار
پایان، همچون شتر، گاو و گوسفند، اشاره شده است و فقط یک مورد را استثنا کرده است که منظور از آن مورد حرام، یا ممنوعیت
سنگهایی است که « اوثان » یا تحریم گوشتهایی است که براي بتها قربانی شده است. 3. مقصود از «1» صید بر شخص مُحرِم
مشرکان میپرستیدند. در این آیه این بتها را پلید خوانده است؛ چراکه این بتها زندگی و افکار انسان را آلوده میسازند و به
انحراف و خرافات سوق میدهند. ص: 292 برخی مفسران احتمال دادهاند که این آیه اشاره به کار
در اصل به « قول زُور » پلید مشرکان است که خون قربانی را بر روي بتها میریختند و منظرهي زشتی به وجود میآوردند. 4. تعبیر
معناي سخن دروغ، باطل و خارج از حد اعتدال است و در این جا ممکن است اشاره به تعبیرات شركآمیز مشرکان در هنگام گفتن
و یا پرهیز از گفتار باطل در هنگام حج باشد. 5. هر چند این آیه به برخی اعمال مشرکان اشاره میکند، اما مفهوم «1» باشد « لبیک »
آیه کلی است و مقصود از آن پرهیز از شرك در هر شکل و صورت و نیز اجتناب از گفتار باطل با هر کیفیت است. 6. در برخی از
تفسیر کردهاند. البته مقصود اینگونه احادیث بیان « گواهی بر اساس باطل » یعنی غنا) و ) « خوانندگی حرام » را به « قول زُور » احادیث
آموزهها و پیامها: 1. هر کس در بزرگداشت برنامههاي الهی (همچون مناسک حج) کوشید و پاس آنها «2» . مصداق این آیه است
را نگاه داشت، به خودش خدمت کرده است. 2. اصل حلیّت در مورد گوشت دامها جاري است (مگر مواردي که در دین بیان شده
است). 3. از شرك پلید و سخنان بی اساس دوري کنید. *** ص: 293 قرآن کریم در آیهي سی و
یکم سورهي حج با دو مثال زیبا سقوط مشرکان را به تصویر میکشد و میفرماید: 31 . حُنَفَآءَ لِلَّهِ غَیْرَ مُشْرِکِینَ بِهِ وَمَن یُشْرِكْ بِاللَّهِ
فَکَأَنَّمَا خَرَّ مِنَ السَّمَآءِ فَتَخْطَفُهُ الطَّیْرُ أَوْ تَهْوِي بِهِ الرِّیحُ فِی مَکَانٍ سَحِیقٍ در حالی که حق گرایان براي خدا هستید [و] مشرك به او
نیستید؛ و هر کس به خدا شرك ورزد، پس گویی از آسمان فروافتد و پرندگان او را بربایند؛ یا باد او را به مکان دور دستی فرو
در اصل به معناي کسی است که از گمراهی و انحراف به استقامت و اعتدال تمایل پیدا میکند « حُنفاء » . اندازد. نکتهها و اشارهها: 1
و در راه مستقیم گام برمیدارد. و در این آیه اشاره به قصد قربت و اخلاص در اعمال حج است که روحِ این عبادت بزرگ است؛
2. در برخی احادیث نیز آمده «1» . یعنی مراسم حج فقط براي خدا انجام شود و هیچ انگیزهي غیر خدایی و شركآمیز در آن نباشد
اینگونه احادیث «2» . به معناي فطرت الهی و شناخت (توحید) است که انسان بر آن اساس آفریده شده است « حَنیف » است که
اشاره به ریشهي اصلی اخلاص، یعنی فطرت توحیدي دارد. 3. در این آیه با دو مثال زیبا و جالب، سقوط مشرکان را به تصویر
کشیده است. آري کسی که از آسمان توحید فاصله گرفت و به نور ستارگان هدایت توجه نکرد، سقوط میکند و در هنگام سقوط
یا گرفتار پرندگان هوا و هوس میشود و یا جریانهاي انحرافی همچون طوفانی سهمگین او را به درّههاي گمراهی میافکنند. تفسیر
قرآن مهر جلد سیزدهم، ص: 294 آموزهها و پیامها: 1. شرك عامل سقوط انسان میشود و او را طعمهي جریانهاي انحرافی
میسازد. 2. اعمال (حج) خویش را خالصانه براي خدا و به دور از شرك انجام دهید. *** قرآن کریم در آیات سی و دوم و سی و
سوم سورهي حج به بزرگداشت شعارها و نشانههاي الهی و منافع آنها اشاره کرده، میفرماید: 32 و 33 . ذلِکَ وَمَن یُعَظِّمْ شَعَآئِرَ اللَّهِ
فَإِنَّهَا مِن تَقْوَي الْقُلُوبِ* لَکُمْ فِیهَا مَنفِعُ إِلَی أَجَ لٍ مُّسَ مّیً ثُمَّ مَحِلُّهَآ إِلَی الْبَیْتِ الْعَتِیقِ این (اعمال حج است)؛ و کسانی که نشانههاي
خدا را بزرگ شمارند، پس در واقع این (کار آنان حاکی) از پارسایی (و خود نگهداري) دلهاست.* براي شما در آن (نشانههاي
خدا و قربانی) تا سرآمدي معین سودهایی است؛ سپس محل (و زمان) آن (قربانی کنار) خانه باستانی (کعبه) است. نکتهها و
در اصل به معناي علامت و نشانه است که شامل برنامههاي کلی الهی، از جمله مناسک حج میشود که « شَ عائِر » اشارهها: 1. واژهي
«1» . انسان را به یاد خدا و عظمت دین او میاندازد. در برخی آیات قرآن، شتر قربانی حج و صفا و مروه از شعارهاي الهی شمردهاند
صفحه 89 از 113
2. در این آیه بیان شده که بزرگداشت شعارها و نشانههاي الهی، نشانهي تقواي دل است. البته بزرگداشت این نشانهها آن است
که موقعیت این شعارها را در افکار و اذهان عمومی بالا ببرند و آنچه در خور احترام و ص: 295
3. مقصود از تقواي دل، همان پارسایی درونی انسان است؛ یعنی بزرگداشت نشانههاي الهی، «1» . عظمت آنهاست به جاي آورند
به قصد و نیّت انسان وابسته است. وقتی دل انسان خود نگهدار و پارسا شد، بروز عملی پیدا میکند و تقواي روح و احساس
مسئولیت انسان در برابر فرمانهاي الهی، در جسم و اعمال او تبلور مییابد. پس احترام و بزرگداشت شعارهاي الهی، نشانهي
تقواي درونی است. 4. مفسران قرآن در مورد آیات چند تفسیر ارائه کردهاند: الف) نخست آن که مقصود از شعارهاي الهی همان
حیوانات قربانی حج است که خدا اجازه داده تا فرا رسیدن زمان قربانی از منافع آنها استفاده کنید، سپس در مکه آنها را قربانی
نمایید. ب) دوم آن که مقصود از شعارهاي الهی، مجموع مناسک حج است که براي شما تا قیامت در آنها منافعی وجود دارد.
سپس شخص مُحرِم، پس از انجام اعمال حج و طواف نساء، در کنار خانهي کعبه از احرام بیرون میآید. ج) سوم آن که مقصود از
شعارهاي الهی، مجموع برنامههاي چشمگیر اسلام است که خدا تا پایان جهان در آنها براي شما منافعی قرار داده است. سپس
البته مانعی ندارد که هر سه تفسیر مقصود آیه باشد. 5. از برخی احادیث و حکایات «2» . پاداش شما بر آفرینندهي خانهي کعبه است
تاریخی استفاده میشود که گروهی از ص: 296 مسلمانان عقیده داشتند که هر گاه حیوانی به عنوان
قربانی تعیین شد، نباید بر آن سوار شد و شیر آن را دوشید. اما قرآن کریم این عقیدهي غلط را ردّ کرد و فرمود: منافع حیوانات
6. مکان قربانی حج در سرزمین منی است که در چند کیلومتري «1» . قربانی تا زمان معین (یعنی تا روز قربانی شدن) براي شماست
در این آیه، معناي وسیع کلمه است که کعبه، مکه و اطراف آن را شامل « خانهي باستانی کعبه » کعبه قرار دارد، پس مقصود از
آموزهها و پیامها: 1. بزرگداشت شعارهاي الهی نشانهي پارسایی درونی است (پس بیاحترامی به برنامههاي الهی «2» . میشود
نشانهي بیتقوایی است). 2. برنامههاي الهی (از جمله قربانی حج) را بشناسید و عمل کنید که براي شما فوایدي دارد. *** قرآن
کریم در آیهي سی و چهارم سورهي حج به مراسم قربانی در ملتهاي دیگر اشاره میکند و میفرماید: 34 . وَلِکُلِّ أُمَّۀٍ جَعَلْنَا مَنسَکًا
لِّیَذْکُرُواْ اسْمَ اللَّهِ عَلَی مَا رَزَقَهُم مِّن بَهِیمَۀِ الْأَنْعمِ فَإِلهُکُمْ إِلهٌ وحِدٌ فَلَهُ أَسْلِمُواْ وَبَشِّرِ الْمُخْبِتِینَ و براي هر امّتی مراسم عبادي قربانی قرار
دادیم، تا نام خدا را (به هنگام قربانی) بر دامهاي زبان بسته که به آنان روزي داده، ببرند، و معبود شما معبودي یگانه است؛ پس
فقط تسلیم (فرمان) او شوید، و فروتنان را مژده ده. ص: 297 نکتهها و اشارهها: 1. در آیات پیشین در
مورد مراسم قربانی در حج مطالبی بیان شد و در این آیه یادآور میشود که مراسم قربانی مخصوص مسلمانان نیست، بلکه خدا در
هر ملت و دینی این مراسم را قرار داده است؛ همان طور که هنوز شاهد مراسم قربانی در ملت یهود و دیگران هستیم (هر چند این
مراسم در برخی ادیان و مذاهب با خرافات آمیخته شده است، ولی اصل آن یک مراسم عبادي الهی است). 2. قربانی کردن فقط
کشتن یک حیوان نیست، بلکه سمبل آمادگی انسان براي فداکاري در راه خداست و این مراسم عبادي همراه با غذا رساندن به
در اصل به معناي عبادت است و مناسک حج به « مَنسَک » . بینوایان است، پس قربانی یک کار منطقی، عبادي و سمبلیک است. 3
معناي اعمال حج یا مکانهایی است که این اعمال در آن جا انجام میشود ولی با توجه به ذیل آیه در این جا مقصود قربانی و
اشاره شده است. این سه تعبیر با همدیگر ارتباط «2» 4. در این آیه به توحید و لزوم تسلیم در برابر خدا و فروتنی «1» . قربانگاه است
دارد؛ چرا که فقط یک خدا هست، از این رو نباید در برابر دیگران سر تسلیم فرود آوریم و لازمهي تسلیم در برابر خدا، فروتنی و
تواضع است. آموزهها و پیامها: 1. مراسم قربانی مخصوص مسلمانان نیست، بلکه برنامهاي الهی و عمومی است. 2. تنها در برابر
خداي واحد تسلیم شوید، که فروتنان در برابر او مژدگانی دارند. *** ص: 298 قرآن کریم در
آیهي سی و پنجم سورهي حج به صفات فروتنان اشاره میکند و میفرماید: 35 . الَّذِینَ إِذَا ذُکِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَالصبِرِینَ عَلَی مَآ
أَصَ ابَهُمْ وَالْمُقِیمِی الصَّلَوةِ وَمِمَّا رَزَقْنهُمْ یُنفِقُونَ (همان) کسانی که هر گاه خدا یاد شود، دلهایشان (از عظمت خدا و کیفر او)
صفحه 90 از 113
بهراسد؛ و کسانی که در برابر آنچه (از مصیبتها) به آنان میرسد، شکیبایند؛ و کسانی که برپا دارنده نمازند؛ و از آنچه به آنان
روزي دادهایم (در راه خدا) مصرف میکنند. نکتهها و اشارهها: 1. در این آیه چهار صفت و ویژگی متواضعان و فروتنان بیان شده
است، که دو مورد از آنها جنبهي معنوي و روحی دارد و دو مورد جنبهي جسمانی. این صفات عبارتاند از: خدا ترس بودن در
هنگام یاد خدا، شکیبا بودن در مشکلات، بر پایی نماز و انفاق. 2. فروتنان در هنگام یاد خدا میترسند، البته ترس آنها از جهت
خشم خدا یا شک در رحمت او نیست، بلکه به خاطر مسئولیتهایی است که به دوش دارند و میترسند که در انجام آن کوتاهی
3. فروتنان از طرفی با خدا ارتباط دارند و در نماز با او راز و نیاز «1» . کرده باشند و یا به خاطر درك عظمت و مقام خداست
میگویند و از او نیرو میگیرند. و از طرف دیگر با خلق خدا در ارتباطاند و به آنان کمک میکنند؛ یعنی فروتنی و تسلیم و تواضع
آنان در کردارشان ظاهر میشود. ص: 299 آموزهها و پیامها: 1. اگر میخواهید در هنگام یاد خدا،
بترسید و در برابر مشکلات شکیبا گردید و اهل نماز و انفاق شوید، فروتن گردید. 2. نشانهي فروتنان، برپایی نماز، انفاق، شکیبایی
و خداترسی است. 3. شما چیزي از خود ندارید، بلکه از آنچه خدا به شما داده، انفاق میکنید (پس بُخل نورزید). *** قرآن کریم
در آیهي سی و ششم سورهي حج به قربانی به عنوان یکی از نشانههاي خدا در حج اشاره میکند و دستوراتی دربارهي آن میدهد
و میفرماید: 36 . وَالْبُدْنَ جَعَلْنهَا لَکُم مِّن شَعئِرِ اللَّهِ لَکُمْ فِیهَا خَیْرٌ فَاذْکُرُواْ اسْمَ اللَّهِ عَلَیْهَا صَوَآفَّ فَإِذَا وَجَبَتْ جُنُوبُهَا فَکُلُواْ مِنْهَا وَأَطْعِمُواْ
الْقَانِعَ وَالْمُعْتَرَّ کَ ذلِکَ سَخَّرْنهَا لَکُمْ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ و براي شما آن شترهاي فربه (قربانی) را از نشانههاي خدا قرار دادیم؛ در آنها
براي شما خیر (و برکت) است. پس در حالی که (براي قربانی) در صف ایستادهاند، نام خدا را بر آنها ببرید؛ و هنگامی که
پهلوهایشان (بر زمین) افتاد (و جان دادند)، پس از (گوشت) آنها بخورید، و به (نیازمندان) قانع و (فقیران) درخواست کننده
بخورانید. اینگونه آنها را براي شما رام ساختیم، تا شاید شما سپاسگزاري کنید. نکتهها و اشارهها: 1. شتر قربانی از طرفی متعلق به
مردم است و گوشت آن را به مصرف بینوایان میرسانند و از طرف دیگر از شعایر الهی و نشانههاي خداست، چراکه قربانی حج
انسان را به یاد خدا میاندازد. پس قربانی براي حاجیان خیر و نیک است چون هم فراهم آمدن غذاست و هم عبادت. تفسیر قرآن
به معناي شتر بزرگ و فربه است. از آن جا که این چنین حیوانی براي مراسم قربانی و غذاي « بُدْن » .2 مهر جلد سیزدهم، ص: 300
بینوایان مناسبتر است، بر آن تأکید شده است و گرنه چاق بودن قربانی از شرایط الزامی قربانی حج نیست بلکه همین اندازه که
لاغر نباشد کافی است. 3. در این آیه بیان شده که حیوانات در هنگام قربانی در صف قرار میگیرند؛ یعنی دستان شتر قربانی را
میبندند تا هنگام نحر (و کشتن او) زیاد تکان نخورد و فرار ننماید. البته این آیه در مقام بیان صورت کامل قربانی کردن است و
.4 «1» . گرنه، در اصل، کشتن حیوان قربانی کیفیت خاصی ندارد، بلکه باید ذبح شرعی شود و نام خدا در هنگام کشتن او برده شود
به معناي فقیري است که از انسان تقاضا میکند و چه « مُعتَر » به معناي فقیري است که اگر چیزي به او بدهند قناعت میکند و « قانِع »
این تعبیرات اشاره دارد که به همهي فقیران از گوشت قربانی بدهید. 5. در این آیه «2» . بسا اعتراض میکند و راضی نمیشود
«3» . دستور داده شده که حاجیان چیزي از گوشت قربانی را خود بخورند که برخی از فقیهان و مفسران این کار را واجب شمردهاند
6. در این آیه به رام شدن شتران در برابر انسان به عنوان نعمتی یاد شده که قابل سپاسگزاري است. آري؛ شتر با آن جثهي عظیم
در برابر کودکی رام و تسلیم است و به انسان اجازه میدهد که پاي او را ببندد و او را بکشد. این تسلیم و رام شدن شتر نعمتی الهی
و شایستهي سپاسگزاري است. ص: 301 آموزهها و پیامها: 1. حاجیان براي قربانی، حیوانات فربه را
انتخاب کنند تا برایشان سود بیشتر مادي و معنوي داشته باشد. 2. حیوان قربانی یکی از نشانههاي خداست و رام شدن او، نعمتی
الهی است که شایستهي سپاسگزاري است. 3. حاجیان از گوشت قربانی بخورند و به گروههاي مختلف فقیران نیز بخورانند. ***
قرآن کریم در آیهي سی و هفتم سورهي حج به هدف قربانی کردن حیوانات و نعمت رام بودن آنها و سپاس هدایت الهی اشاره
میکند و میفرماید: 37 . لَن یَنَالَ اللَّهَ لُحُومُهَا وَلَا دِمَآؤُهَا وَلکِن یَنَالُهُ التَّقْوَي مِنکُمْ کَ ذلِکَ سَخَّرَهَا لَکُمْ لِتُکَبِّرُواْ اللَّهَ عَلَی مَا هَدَیکُمْ
صفحه 91 از 113
وَبَشِّرِ الْمُحْسِنِینَ گوشتهاي آن (قربانی) ها و خونهاي آنها به خدا نمیرسد. و لیکن پارسایی (و خود نگهداري) شما به او
میرسد؛ اینگونه آنها را براي شما رام ساخت، تا خدا را به پاس این که شما را راهنمایی کرده بزرگ شمارید؛ و نیکوکاران را
قربانی کردن حیوانات براي چیست؟ آیا این کار » : مژده ده. نکتهها و اشارهها: 1. این آیه به این پرسش اساسی پاسخ داده است که
قرآن بدین پرسش پاسخ داده و میفرماید: فلسفه و هدف قربانی، «.؟ براي خدا سودي دارد و گوشت و خون آنها به خدا میرسد
باتقوا شدن شماست، و گرنه خدا نیازي به گوشت و خون قربانی ندارد؛ چراکه او بینیاز و کامل است. تفسیر قرآن مهر جلد
سیزدهم، ص: 302 به عبارت دیگر، هدف قربانی کردن آن است که شما با این عمل عبادي، مدارج کمال را بپیمایید و به خدا
نزدیکتر شوید و درس ایثار و آمادگی براي فداکاري و شهادت و نیز درس یاري رساندن به فقیران را بیاموزید. 2. خون حیوانات
قربانی به خدا نمیرسد. اعراب جاهلی هرگاه حیوانی را قربانی میکردند، خون آن را بر سر بتها و یا در و دیوار کعبه میپاشیدند
و برخی از مسلمانان نیز بیمیل نبودند که از این برنامهي خرافی پیروي کنند. آیهي فوق فرود آمد و آنان را از این کار بازداشت.
3. خدا حیوانات نیرومند را رام شما ساخت تا با عظمت خدا آشنا شوید و با تکبیر سپاس او گویید. آموزهها و پیامها: 1. پیمودن «1»
مدارج تقوا، هدف و فلسفهي قربانی کردن است (پس در این راه کوشش کنید). 2. از نعمتهاي خدا (همچون رام بودن حیوانات)
به عظمت پروردگار پیببرید و تکبیر او گویید. 3. نیکوکاران در نزد خدا مژدگانی دارند. ***
امداد الهی و جهاد
. قرآن کریم در آیهي سی و هشتم سورهي حج به حمایت الهی از مؤمنان و طرد خیانتکاران ناسپاس اشاره میکند و میفرماید: 38
إِنَّ اللَّهَ یُدفِعُ عَنِ الَّذِینَ ءَامَنُواْ إِنَّ اللَّهَ لَایُحِبُّ کُلَّ خَوَّانٍ کَفُورٍ در حقیقت خدا از کسانی که ایمان آوردهاند دفاع میکند؛ که خدا
هیچ خیانت پیشه بسیار ناسپاس را دوست ندارد. ص: 303 نکتهها و اشارهها: 1. در آیات پیشین
مطالبی در مورد اعمال حج بیان شد که بسیاري از خرافات مشرکان را نفی کرد. این آیات ممکن بود خشم مخالفان را برانگیزد و
موجب درگیري آنان با مؤمنان شود، از این رو خدا با بیان یک قانون عمومی و کلی، همهي مؤمنان را در طول تاریخ بیمه کرد و
بیان نمود که خدا از مؤمنان دفاع میکند. 2. مقصود از دفاع خدا از مؤمنان، همان حمایت الهی در صحنههاي زندگی دنیا و آخرت
است. خدا در دنیا از دوستان خود در برابر دشمنان دفاع میکند و در نهایت آنان را پیروز و وارث زمین میگرداند و در آخرت نیز
آنان را داخل بهشت برین میسازد. 3. خدا خیانتکاران ناسپاس را دوست ندارد و آنان را طرد میکند؛ همان کسانی که با شرك
خود به پیمان فطري خود خیانت کردند و با یاد نکردن نام خدا در هنگام قربانی، ناسپاسی نمودند. البته این آیه مخصوص مؤمنان و
مشرکان صدر اسلام نیست، بلکه یک قانون کلی مربوط به همهي عصرها و در مورد همهي مؤمنان و مشرکان است. 4. مقصود از
محبت نداشتن خدا به افراد خیانتکار و ناسپاس آن است که خدا به آنان لطف و محبت نمیکند و آنها توفیق هدایت و نزدیکی به
خدا را پیدا نمیکنند و از مواهب و الطاف الهی محروم میمانند. آموزهها و پیامها: 1. مؤمن باشید تا مورد حمایت الهی قرار گیرید.
2. اگر خیانتکار و ناسپاس باشید، از الطاف و محبت الهی محروم میشوید. *** ص: 304 قرآن
کریم در آیهي سی و نهم سورهي حج با اشاره به فلسفهي جهاد، به مظلومان اجازهي جهاد میدهد و میفرماید: 39 . أُذِنَ لِلَّذِینَ
یُقتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُواْ وَإِنَّ اللَّهَ عَلَی نَصْ رِهِمْ لَقَدِیرٌ به کسانی که جنگ بر آنان تحمیل شده، رخصت (جهاد) داده شد، به خاطر این که
آنان مورد ستم واقع شدهاند؛ و قطعاً خدا بر یاري آنان تواناست. نکتهها و اشارهها: 1. هنگامی که مسلمانان در مکه بودند مشرکان
به آنان آزار میرساندند و آنان به پیامبر صلی الله علیه و آله شکایت میکردند و اجازهي جهاد میخواستند، اما پیامبر صلی الله علیه
و آله میفرمود: شکیبا باشید. هنوز دستور جهاد به من داده نشده است. این جریان ادامه داشت تا این که مسلمانان به مدینه هجرت
2. برخی از مفسران برآناند که این آیه نخستین آیهاي است که در «1» . کردند و خدا با نزول آیهي فوق به آنان رخصت جهاد داد
صفحه 92 از 113
3. خدا به مؤمنان مظلوم اجازهي جهاد داد تا «2» . مورد جهاد فرود آمده است و لحن آیه و تعبیر اذن نیز با این مطلب سازگار است
آنان توان خویش را به کار گیرند و با دشمن مبارزه کنند و در این صورت است که از طرف خدا یاري میشوند؛ چراکه خدا براي
یاري آنان تواناست. آموزهها و پیامها: 1. یکی از فلسفههاي جهاد، دفع ظلم است. 2. اگر دشمنان جنگ را بر شما تحمیل کردند،
شما نیز با آنان بجنگید. *** ص: 305 قرآن کریم در آیهي چهلم سورهي حج به فسلفهي دیگر
جهاد، یعنی حفظ عبادتگاهها و قانون یاري یاوران خدا اشاره میکند و میفرماید: 40 . الَّذِینَ أُخْرِجُواْ مِن دِیرِهِمْ بِغَیْرِ حَ قٍّ إِلَّا أَن
یَقُولُواْ رَبُّنَا اللَّهُ وَلَوْ لَادَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْ َ ض هُم بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَومِعُ وَبِیَعٌ وَصَ لَوتٌ وَمَسجِدُ یُذْکَرُ فِیهَا اسْمُ اللَّهِ کَثِیرًا وَلَیَنصُ رَنَّ اللَّهُ مَن
یَنصُ رُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِیزٌ (همان) کسانی که به ناحق از خانههایشان رانده شدند، (و جرمی نداشتند) جز این که میگفتند:
و اگر خدا برخی از مردم را بوسیله برخی [دیگر] دفع نمیکرد، دِیْرها و کلیساها و کنیسهها و مساجدي که «! پروردگار ما، خداست »
نام خدا در آن بسیار برده میشود، حتماً ویران میشد؛ و قطعاً خدا هر کس را که (دین) او را یاري کند، یاري میرساند؛ که مسلماً
خدا نیرومندي شکستناپذیر است. نکتهها و اشارهها: 1. این آیه نیز به مسلمانان مظلومی اشاره میکند که در مکه مورد آزار
را پروردگار خویش « اللَّه » مشرکان قرار میگرفتند، سپس از خانهي خود به ناحق اخراج شدند و تنها جرم آنها این بود که
میدانستند. 2. تعبیرات این آیه به صورت لطیفی ناآگاهی و اعمال مشرکان را سرزنش میکند؛ یعنی میگوید: مؤمنان جرم و
گناهی نداشتند که بر اساس آن از مکه اخراج شوند و تنها جرمی که شما براي آنان در نظر گرفته بودید، این بود که به توحید اقرار
میکردند، در حالی که این افتخار آنان بود و جرمی به شمار نمیآمد. 3. اگر مؤمنان غیور در برابر فعالیتهاي ویرانگر طاغوتها و
ستمگران ساکت باشند و تماشا کنند، تمام مراکز عبادت از بین خواهد رفت؛ چون معبدها و مساجد سنگرهاي بیداري و قیام علیه
خودکامگان است و مستکبران نمیتوانند آنها را تحمل کنند و اگر روزي قدرت یابند همه را با ص:
جمع « صَوامِع » . 306 خاك یکسان میکنند. این یکی از فلسفههاي جهاد و اجازهي خدا به مؤمنان براي دفاع از حریم الهی است. 4
به « بِیَع » نیز میگویند و واژهي « دِیْر » صُومعه و آن مکان عبادت راهبان مسیحی است که در خارج شهرها ساخته میشود و به آن
5. در مسجدها «1» . در این جا به معنی معبد یهودیان است « صَ لوات » معناي معبد مسیحیان است که به آن کلیسا میگویند و واژهي
نام خدا زیاد برده میشود؛ چون در مسجدهاي مسلمانان در هر شبانه روز، پنج بار نماز خوانده میشود، در حالی که در معبدهاي
ادیان دیگر گاهی هفتهاي یک بار یا در روزهاي مخصوصی از سال عبادت میشود. 6. در این آیه این قانون کلی در مورد یاري
یاوران الهی بیان شده است که کسانی که در خط توحید قرار میگیرند و تلاش و مبارزه میکنند، و راه خدا را یاري مینمایند،
خدا نیز آنان را تنها نمیگذارد و به آنها یاري و امداد میرساند و بر دشمنانشان پیروز میگرداند. آموزهها و پیامها: 1. فلسفهي
جهاد، مبارزه با ناحق و دفاع از توحیدگرایان است. 2. یکی از فلسفههاي جنگها، حفظ موجودیت مراکز عبادي و اصل پرستش
خداست. 3. اگر امداد الهی را میطلبید، (راه) خدا را یاري رسانید. 4. مساجدِ آباد خوب است که نام خدا در آنها زیاد برده
میشود. *** ص: 307 قرآن کریم در آیهي چهل و یکم سورهي حج به ویژگیهاي یاوران خدا
اشاره میکند و میفرماید: 41 . الَّذِینَ إِن مَّکَّنهُمْ فِی الْأَرْضِ أَقَامُواْ الصَّلَوةَ وَءَاتَوُاْ الزَّکَوةَ وَأَمَرُواْ بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْاْ عَنِ الْمُنکَرِ وَلِلَّهِ عقِبَۀُ
الْأُمُورِ (همان) کسانی که اگر در زمین به آنان امکانات دهیم، نماز را برپا میدارند، و [مالیات زکات را میپردازند، و به [کار]
پسندیده فرمان میدهند، و از [کار] ناپسند منع میکنند، و فرجام همهي کارها تنها براي خداست. نکتهها و اشارهها: 1. در آیهي
قبل خدا به یاوران خود وعدهي نصرت و یاري داد و اینک در این آیه یادآور شده که یاوران الهی کسانی نیستند که بعد از پیروزي
سرکشی کنند و به استکبار و ستمکاري روي آورند، بلکه آنان پیروزي و یاري الهی را مقدمهاي براي ساختن خویش و جامعه قرار
میدهند. 2. در این آیه چهار ویژگی براي یاوران خدا بیان شده است: الف) پس از پیروزي ارتباط خود را با خدا از طریق نماز
حفظ میکنند. ب) پس از تسلّط بر امکانات زمین، ارتباطشان را با مردم حفظ میکنند و از طریق پرداخت زکات به آنان کمک
صفحه 93 از 113
مادي میکنند. ج) پس از پیروزي، به سالمسازي جامعه میپردازند و جامعهاي بر اساس کارهاي پسندیده بنا میکنند. 3. خدا
امکانات مختلف زمین، همچون ابزار و وسایل کار و یا علم و نیروي فکري و جسمی در اختیار یاوران خود قرار میدهد و آنها نیز
از این توان در راه نیک بهره میبرند. 4. در برخی احادیث، آیهي فوق به امام مهدي (عج) و یاران او یا آل محمد صلی الله علیه و
آله تفسیر شده است که بر مشرق و مغرب زمین مسلّط میشوند و ص: 308 دین خدا را آشکار و
البته اینگونه «1» . بدعت و باطل را نابود میکنند، به طوري که اثري از ظلم دیده نمیشود و امر به معروف و نهی از منکر میکنند
احادیث مصداق کامل آیه را بیان میکند، و این مطلب مانع عمومیت مفهوم آیه نیست و آیه شامل همهي کسانی میشود که خدا
را یاري میرسانند و این صفات را دارند. آموزهها و پیامها: 1. نشانههاي یاوران خدا، نماز، زکات، امر به معروف و نهی از منکر
است. 2. اگر میخواهید خدا را یاري رسانید به خودسازي و جامعهسازي بپردازید. 3. در ساختن جامعهي الهی، به سالمسازي و
نوسازي ارزشها توجه کنید. 4. در ساختن جامعهي الهی، به تقویت معنویت و تنظیم روابط مالیاتی (زکات) توجه کنید. *** قرآن
کریم در آیات چهل و دوم تا چهل و پنجم سورهي حج با یادآوري لجاجت و سرنوشت عذابآلود اقوام پیشین به پیامبر صلی الله
45 . وَإِن یُکَ ذِّبُوكَ فَقَدْ کَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَعَادٌ وَثَمُودُ* وَقَوْمُ - علیه و آله تسلّی و به مخالفان هشدار میدهد و میفرماید: 42
إِبْرهِیمَ وَقَوْمُ لُوطٍ* وَأَصْحبُ مَدْیَنَ وَکُذِّبَ مُوسَی فَأَمْلَیْتُ لِلْکفِرِینَ ثُمَّ أَخَذْتُهُمْ فَکَیْفَ کَانَ نَکِیرِ* فَکَأَیِّن مِّن قَرْیَۀٍ أَهْلَکْنهَا وَهِیَ ظَالِمَۀٌ
فَهِیَ خَاوِیَۀٌ عَلَی عُرُوشِهَا وَبِئْرٍ مُّعَطَّلَۀٍ وَقَصْ رٍ مَّشِیدٍ و اگر تو را تکذیب کنند، پس بیقین پیش از آنان، قوم نوح و عاد و ثَمُود
(پیامبرانشان را) تکذیب کردند؛* و (همچنین) قوم ابراهیم و قوم لوط؛* و اهل ص: 309 مَدین (: قوم
شعیب، پیامبرانشان را تکذیب کردند)؛ و موسی (نیز بوسیله فرعونیان) تکذیب شد؛ و [لی به کافران مهلت دادم، سپس آنان را
گرفتار (مجازات) ساختم. پس انکار [من چگونه بود؟!* و چه بسیار [مردم آبادي که آنها را هلاك کردیم در حالی که آن (مردم)
ستمکار بودند، و [دیوارهاي آن به روي سقفهایش فرو ریخته بود! و (چه بسیار) چاه متروك و قصر استوار [و مرتفع که
بیصاحب مانده است.] نکتهها و اشارهها: 1. مشرکان در مکه به پیامبر و مؤمنان آزار میرساندند و آنها را از آن جا اخراج کردند
و در مدینه هم دست از اذیت آنان بر نمیداشتند. این آیات از طرفی به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله تسلّی خاطر میدهد که
ناراحت مباش، روش اقوام سرکش پیشین نیز چنین بوده است و پیامبران قبلی هم مورد آزار قرار گرفتند و صبر کردند. و از طرف
دیگر به مخالفان و مشرکان هشدار میدهد که از سرنوشت عذابآلود اقوام سرکش پیشین درس عبرت بگیرید و دست از آزار
یعنی مهلت دادن خدا به مخالفان اشاره شده است. آري؛ خدا به مخالفان راه ،« املاء » مسلمانان بردارید. 2. در این آیات به قانون
خود مهلت میدهد و آنان را غرق در نعمت میسازد تا از طرفی حجّت بر آنان تمام شود و از طرف دیگر با زیادهروي در گناه
خود را گرفتارتر کنند، سپس عذاب خود را بر آنان فرود میآورد. 3. در این آیه به چاههاي معطل و قصرهاي مرتفع، محکم و
گچکاري شده اشاره شده که پس از نابودي مخالفان بیصاحب باقی ماندند. در احادیث اهل بیت علیهم السلام حکایت شده که
مقصود از چاههاي معطل، دانشمندان یا امامان ساکت هستند که در جامعه تنها ماندند و کسی از علوم تفسیر قرآن مهر جلد
البته اینگونه احادیث بطن آیه را بیان «1» . سیزدهم، ص: 310 آنان استفاده نکرد و مقصود از قصرهاي با شکوه، امامان ناطق هستند
میکند. یعنی در میان این ملتها منابع درونی و پناهگاههاي آشکار برونی جامعه معطل ماند و کسی از آنها استفاده نکرد. این منابع
گاهی چاه و گاه علم دانشمندان و امامان است و این پناهگاهها گاهی قصرهاي محکم و گاهی امامان گویا و ناطق هستند. آموزهها
و پیامها: 1. مخالفان اسلام از سرنوشت عذابآلود اقوام سرکش پیشین درس عبرت بگیرند و با پیامبر اسلام و تعالیم او مخالفت
نورزند. 2. رهبران جامعهي اسلامی از مخالفت دشمنان ناراحت نباشند، که این روش اقوام سرکش پیشین بوده، که به عذاب الهی
گرفتار شدند. *** قرآن کریم در آیهي چهل و ششم سورهي حج به رابطهي گردشگري و بیداري دلها اشاره میکند و میفرماید:
46 . أَفَلَمْ یَسِیرُواْ فِی الْأَرْضِ فَتَکُ ونَ لَهُمْ قُلُوبٌ یَعْقِلُونَ بِهَآ أَوْ ءَاذَانٌ یَسْمَعُونَ بِهَا فَإِنَّهَا لَاتَعْمَی الْأَبْصرُ وَلکِن تَعْمَی الْقُلُوبُ الَّتِی فِی
صفحه 94 از 113
الصُّدُورِ و آیا در زمین گردش نکردهاند، تا دلها (و عقلها) یی داشته باشند که با آنها خردورزي کنند؛ یا گوشهایی که با آنها
. (حقایق را) بشنوند؟! [چرا] که چشمهاي (ظاهر) نابینا نیستند، و لیکن دلهایی که در سینههاست نابیناست. نکتهها و اشارهها: 1
قرآن کریم در آیات متعددي بر جهانگردي و فواید آن تأکید میکند و مردم را به گردشگري و عبرتآموزي از آثار باستانی و
ص: 311 آري؛ ویرانههاي کاخهاي ستمگران، مستکبران و «2» . سرنوشت اقوام پیشین فرا میخواند
فرعونهاي تاریخ، هر کدام کتاب گویا و زندهاي هستند که هزار زبان دارند و با هر زبانی نکتهاي آموزنده بیان میکنند و تاریخ را
براي انسان به تصویر میکشند و عبرتهاي آن را به او نشان میدهند. آري: بسیار سفر باید تا پخته شود خامی صوفی نشود صافی
تا در نکشد جامی (سعدي) آري؛ جهانگردي به انسان یادآوري میکند که تاریخ تکرار شده و خواهد شد و دل انسان را بیدار و
چشم او را بینا و گوش او را شنواي حقایق میکند. سفر مربی مرد است و آستانهي جاه سفر خزانهي مال است و استاد هنر (انوري)
2. در این آیه بیان شده که برخی از مردم چشم ظاهري دارند ولی در حقیقت نابینا هستند؛ چراکه دل و عقل آنان کور است و
حقایق را درك نمیکند. آري؛ معیار بینایی و نابینایی حقیقی، داشتن چشم و نداشتن آن نیست. چه بسا افراد روشندلی که از چشم
ظاهري محروماند، اما دل بینا و بیدار و عقل متفکّري دارند؛ پس معیار بینایی حقیقی همان تعقّل و بیداردلی است. آینهي دل چون
شود صافی و پاك نقشها بینی برون از آب و خاك هم ببینی نقش و هم نقّاش را فرش دولت را وهم فرّاش را (مولوي) 3. در
تفسیر قرآن مهر جلد «1» . احادیث از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله روایت شده که فرمودند: بدترین نابینایی، نابینایی دل است
سیزدهم، ص: 312 و نیز روایت شده که فرمودند: هرگاه خدا بخواهد به بندهاي نیکی کند، چشم دل او را میگشاید تا چیزهایی را
به کار میرود، همان قلب صنوبري که وسیلهي پمپاژ خون و « سینه » و « قلب » 4. وقتی واژهي «1» . که از او پنهان بوده، مشاهده کند
در قفسهي سینهي انسان است به ذهن میآید، در حالی که مقصود از قلب در اینگونه آیات همان عقل و مقصود از سینه همان
ذات و روح انسان است. البته شکی نیست که بین احساسات، عواطف و ادراکات روحی انسان با قلب جسمانی او رابطهاي وجود
دارد، به طوري که هرگاه انسان دستخوش افکار و احساسات شود، تأثیرات آن در ضربان قلب او ظاهر میشود. 5. براي درك
حقایق دو راه درونی و برونی وجود دارد؛ یعنی یا باید انسان از دورن جانش مسائل را تحلیل و درك کند و یا از راه شنیدن و
ارتباط با دیگران؛ البته انسان میتواند از هر دو راه بهره بگیرد. آموزهها و پیامها: 1. جهانگردي کنید تا دلهاي شما بیدار و متفکّر
و گوشهاي شما شنواي حقایق گردد. 2. برخی افراد چشم ظاهري دارند اما چشم دل آنان نابیناست (و حقایق را نمیبینند). ***
ص: 313 قرآن کریم در آیات چهل و هفتم و چهل و هشتم سورهي حج با تأکید بر حتمی بودن
وعدهي الهی، به مخالفان در مورد عجله در عذاب خواهی هشدار میدهد و میفرماید: 47 و 48 . وَیَسْتَعْجِلُونَکَ بِالْعَذَابِ وَلَن یُخْلِفَ
اللَّهُ وَعْدَهُ وَإِنَّ یَوْمًا عِندَ رَبِّکَ کَأَلْفِ سَنَۀٍ مِّمَّا تَعُدُّونَ* وَکَأَیِّن مِّن قَرْیَۀٍ أَمْلَیْتُ لَهِا وَهِیَ ظَالِمَ ۀٌ ثُمَّ أَخَ ذْتُهَا وَإِلَیَّ الْمَصِ یرُ و از تو
میخواهند که در عذاب شتاب ورزي؛ و خدا از وعدهاش تخلّف نمیورزد. و در حقیقت نزد پروردگارت، یک روز، همانند هزار
سال است از آنچه میشمارید.* و چه بسیار (مردم) آبادي که به آنها مهلت دادم، در حالی که آن (مردم) ستمکار بودند؛ سپس
آنها را گرفتار (مجازات) ساختم! و فرجام (همه) فقط به سوي من است. نکتهها و اشارهها: 1. عجله براي خدا معنا ندارد؛ چرا که
زمانهاي طولانی براي او بسیار اندك است و هزار سال شما در نظر او روزي کوتاه به شمار میآید؛ یعنی یک روز و هزار سال
2. مخالفان کوردل، به پیامبر اسلام صلی الله «1» . براي او مطرح نیست. او هرگاه بخواهد میتواند و عدههاي خود را به انجام رساند
علیه و آله اعتراض میکردند که اگر راست میگویی، چرا عذاب الهی فرود نمیآید و دامان ما را نمیگیرد. و در این آیه به آنان
پاسخ میدهد که عجله در کارهاي خدا بیمعناست، ولی این روش خداست که به ستمکاران فرصت میدهد تا شاید بیدار شوند و
در کارهاي خود تجدید نظر نمایند. ص: 314 آموزهها و پیامها: 1. مخالفان اسلام عجله نکنند، که
پس از این مهلت، عذاب الهی فرا خواهد رسید. 2. وعدههاي الهی تخلّفناپذیر است. 3. از سرنوشت عذابآلود ستمکاران پیشین
صفحه 95 از 113
عبرت بگیرید. *** قرآن کریم در آیات چهل و نهم تا پنجاه و یکم سورهي حج به هشدارگري پیامبر صلی الله علیه و آله و
51 . قُلْ یأَیُّهَا النَّاسُ إِنَّمَآ أَنَاْ لَکُمْ نَذِیرٌ مُّبِینٌ* فَالَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ الصلِحتِ - واکنشهاي متفاوت مردم اشاره میکند و میفرماید: 49
اي مردم! من براي شما فقط هشدارگري » : لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ کَرِیمٌ* وَالَّذِینَ سَ عَوْاْ فِی ءَایتِنَا مُعجِزِینَ أُولئِکَ أَصْحبُ الْجَحِیمِ بگو
روشنگرم.* پس کسانی که ایمان آوردند و [کارهاي شایسته انجام دادند، آمرزش و روزيِ ارجمندي براي آنان است.* و کسانی
. نکتهها و اشارهها: 1 «. که در (ردّ) آیات ما تلاش کردند، در حالی که (به خیال خود) عاجز کننده (ما) هستند، آنان اهل دوزخند
پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله هم مژده دهنده و هم هشدارگر است، ولی در این جا به خاطر مخاطبان آیه که کافران لجوج
2. در این آیه بیان شده که مردم در برابر هشدارهاي پیامبر صلی الله علیه و آله دو «1» . هستند، بر هشدارگري پیامبر تأکید شده است
واکنش متفاوت نشان میدهند، گروهی تسلیم فرمان الهی میشوند و ایمان میآورند و کارهاي شایسته انجام میدهند، که این افراد
با آمرزش الهی شست و شو و پاك میشوند، سپس مشمول الطاف و نعمتهاي ارزشمند او میگردند. تفسیر قرآن مهر جلد
سیزدهم، ص: 315 و گروهی دیگر در برابر هشدارهاي پیامبر صلی الله علیه و آله لجاجت میکنند و حتی تلاش میکنند که با
به معناي روزي « رزق کریم » آیات الهی مبارزه کنند و بر آنها غالب شوند، که سرنوشت این افراد دوزخ خواهد بود. 3. تعبیر
. پرارزش، مستمر و بدون نقص است. این تعبیر مفهوم وسیعی دارد که تمام نعمتهاي گرانبهاي معنوي و مادي را شامل میشود. 4
. در اصل به معناي شدّت برافروختگی آتش است؛ بنابر این جهنّم مکانی است که آتشی شعلهور و برافروخته دارد. 5 « جَحیم »
آموزهها و پیامها: 1. مردم در «1» . است و به معناي کسی است که میخواهد بر نیروي الهی پیروز شود « عجز » از مادهي « مُعاجِزین »
برابر هشدارگري پیامبران به دو خط موافق و مخالف تقسیم میشوند (شما ببینید از کدام گروه هستید و چه خطی را دنبال میکنید).
2. پیامبر اسلام، هشدار گري روشنگر است (پس از هشدارهاي او بترسید و به روشنگريهاي او توجه کنید). 3. فرجام موافقان راه
پیامبر اسلام، آمرزش و رزق ارجمند است و فرجام مخالفان او آتشی برافروخته است (تا شما کدام یک را انتخاب کنید). 4. رهبران
الهی و مبلغان دینی براي تربیت مردم از هشدارگري و روشنگري استفاده کنند. *** ص: 316 قرآن
کریم در آیهي پنجاه و دوم سورهي حج به شیطنت شیاطین در کار پیامآوران الهی و حمایت خدا از پیام آوران اشاره میکند و
میفرماید: 52 . وَمَآ أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِکَ مِن رَّسُولٍ وَلَا نَبِیٍّ إِلَّآ إِذَا تَمَنَّی أَلْقَی الشَّیْطنُ فِی أُمْنِیَّتِهِ فَیَنسَ خُ اللَّهُ مَا یُلْقِی الشَّیْطنُ ثُمَّ یُحْکِمُ اللَّهُ
ءَایتِهِ وَاللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ و پیش از تو هیچ فرستاده و پیامبري نفرستادیم، جز این که هرگاه آرزو میکرد (و طرحی میریخت)، شیطان
در آرزو (و طرحها) یش (شبهه) میافکند؛ و [لی خدا آنچه را شیطان میافکند، از میان میبرد؛ سپس خدا آیاتش را استحکام
میبخشید- و خدا داناي فرزانه است- نکتهها و اشارهها: 1. این آیه در حقیقت تسلّی خاطري به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله
میدهد که اگر مشرکان شیطانصفت با تو مخالفت میورزند و در تخریب آیات الهی میکوشند، این چیز تازهاي نیست. شیطانها
در برابر همهي پیامآوران الهی ایستادند، ولی خدا از پیامآوران و آیات خود حمایت و نقشههاي آنان را خنثی و آیات خود را
تثبیت میکند. 2. مفسران قرآن در مورد آیهي فوق سه تفسیر ارائه کردهاند: الف) این آیه اشاره به طرحهاي پیامآوران الهی براي
پیشبرد اهداف دینی است که شیطان و شیطانصفتان با آنها مخالفت میکردند و القائاتی در جهت تخریب این طرحها انجام
میدادند و خدا نقشههاي آنها را خنثی و آیات خود را تثبیت کرده است. ب) مقصود آن است که در هنگام تلاوت و قرائت آیات
الهی توسط پیامبران، شیاطین در لابهلاي سخنان پیامآوران، القائاتی میکردند و مطالبی براي انحراف افکار عمومی میگفتند تا
آثار هدایتبخش این آیات را خنثی سازند، ولی خدا این القائات شیطانی را نابود میکرد و آیات خود را استحکام میبخشید.
ص: 317 ج) این آیه اشاره به برخی خطورات و وسوسههاي شیطانی باشد که در لابهلاي افکار
نورانی پیامبران افکنده میشد، اما به خاطر مقام عصمت آنان و با امداد الهی، این القائات به زودي از صفحهي ذهن آنان محو
تَمنّی به معناي تقدیر و اندازه زدن است. این معنا با تفسیر اول، یعنی طرح و نقشه، سازگارتر است و » البته اصل واژهي «1» . میشد
صفحه 96 از 113
« رسول » .3 «2» . تفسیر سوم هم با آیات بعد سازگار نیست که این مطلب را مایهي آزمایش کافران و آگاهی مؤمنان معرفی میکند
به معناي افراد بلندمرتبهاي است که با وحی الهی در « نبی » به معناي پیامبرانی است که مأمور تبلیغ و دعوت به آیین خود بودهاند، اما
ارتباط بودهاند هر چند مأمور به تبلیغ گسترده نبودهاند. آنان همچون پزشکانی بودند که مردم براي معالجهي خویش به سراغ آنان
تفسیر قرآن مهر جلد «3» . میرفتند، اما رسولان پزشکان سیاري بودند که اعلام عمومی میکردند و به دنبال بیماران میگشتند
سیزدهم، ص: 318 آموزهها و پیامها: 1. شیطان (دست از سر شما برنمیدارد او) حتی به سراغ طرحهاي پیامبران و رسولان الهی نیز
. میرود. 2. خدا از پیامآوران و آیات خود حمایت و القائات شیطانی را نابود میسازد (و عصمت آنان را تضمین میکند). 3
پیامبران الهی اطمینان داشته باشند که خدا عصمت آنان را تضمین کرده است. *** قرآن کریم در آیات پنجاه و سوم و پنجاه و
چهارم سورهي حج به آثار القائات شیطانی در دانشمندان و بیماردلان اشاره میکند و میفرماید: 53 و 54 . لِیَجْعَلَ مَا یُلْقِی الشَّیْطنُ
فِتْنَۀً لِّلَّذِینَ فِی قُلُوبِهِم مَّرَضٌ وَالْقَاسِیَۀِ قُلُوبُهُمْ وَإِنَّ الظلِمِینَ لَفِی شِقَاقٍ بَعِیدٍ* وَلِیَعْلَمَ الَّذِینَ أُوتُواْ الْعِلْمَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِن رَّبِّکَ فَیُؤْمِنُواْ بِهِ
فَتُخْبِتَ لَهُ قُلُوبُهُمْ وَإِنَّ اللَّهَ لَهَادِ الَّذِینَ ءَامَنُواْ إِلَی صِ رطٍ مُّسْتَقِیمٍ تا آنچه را شیطان القا میکند، آزمایشی قرار دهد براي کسانی که در
دلهایشان [نوعی بیماري است، و آنها که سخت دلند- و قطعاً ستمکاران در جدایی (و ستیزيِ) دور و درازند-* و تا کسانی که به
آنان علم داده شده، بدانند که این (قرآن) حق است در حالی که از جانب پروردگار توست، و بدان ایمان آورند، و دلهایشان در
برابر آن فروتن گردد؛ و خدا کسانی را که ایمان آوردند، مسلماً به سوي راهی راست راهنمایی میکند. نکتهها و اشارهها: 1. در این
آیات به تأثیرات یک ماجرا بر دو گروه اجتماعی اشاره شده است. ماجراي القائات شیطانی در طرحهاي پیامبران الهی، دانشمندان را
به ص: 319 فروتنی در برابر آیین حق و ایمان به آن میرساند؛ چراکه از حمایتهاي الهی نسبت به
پیامبران، متوجه میشوند که این پیامبر و برنامهي او و آیات قرآن حق است. ولی همین ماجرا منافقان سنگدل را به مخالفت شدید
و دوري از حق میرساند؛ چرا که آنان بیماردل هستند و خود را از نور هدایت محروم میکنند و بر خویشتن و جامعهي خود ستم
میکنند. 2. زمینههاي روحی، روانی و فکري سبب میشود که مردم در برابر برنامه و آزمون الهی، دو نوع واکنش نشان دهند.
آري: باران که در لطافت طبعش ملال نیست در باغ لاله روید و در شورهزار خس آموزهها و پیامها: 1. اگر بیماردلان سنگدل
آزموده شوند، باز هم مخالفت میکنند و از حق دور میشوند. 2. قرآن را به دانشمندان ارائه کنید که آن را میپسندند و در برابر
آن فروتن میشوند و ایمان میآورند. 3. پاداش ایمان آوردن، هدایت بیشتر به راه مستقیم است. *** قرآن کریم در آیهي پنجاه
و پنجم سورهي حج به تردید لجاجتآمیز و مستمر کافران اشاره میکند و میفرماید: 55 . وَلَا یَزَالُ الَّذِینَ کَفَرُواْ فِی مِرْیَۀٍ مِّنْهُ حَتَّی
تَأْتِیَهُمُ السَّاعَۀُ بَغْتَۀً أَوْ یَأْتِیَهُمْ عَذَابُ یَوْمٍ عَقِیمٍ و کسانی که کفر ورزیدند، پیوسته از آن (قرآن) در شک هستند، تا ساعت (رستاخیز)
ناگهان براي شان فرا رسد، یا عذاب روزي نازا (و غیر قابل تکرار) به سراغشان آید! ص: 320 نکتهها
و در مورد برنامهي اسلام و قرآن در تردید هستند، اما تعصبها به «1» و اشارهها: 1. کافران در مخالفت خود با اسلام یقین ندارند
به معناي مقداري از زمان « ساعۀ » . آنان اجازه نمیدهد که به جستوجوي حقیقت بپردازند و جاهلانه با اسلام مخالفت میکنند. 2
است و در این جا مقصود زمان مرگ یا زمان رستاخیز است؛ البته معناي دوم با تعبیر فرا رسیدن ناگهانی آن تناسب بیشتري دارد.
که روز دیگري پشت سر آن نیست که مردم بتوانند به جبران گذشتهي بپردازند «2» 3. روز قیامت را از آن جهت عقیم و نازا گویند
4. مقصود از کافرانی که همواره نسبت به اسلام و قرآن در تردید هستند، همهي کافران نیستند؛ «3» . و سرنوشت خود را تغییر دهند
چراکه در طول تاریخ بسیاري از کافران بیدار شدند و به مسلمانان پیوستند. پس منظور از کافران در این آیه سران آنها و افراد
لجوج و متعصب هستند که به مخالفت خود با اسلام ادامه دادند. آموزهها و پیامها: 1. برخی از کافران تا روز قیامت با قرآن و آیین
شما مخالفت میکنند (پس آمادهي مقابله با آنان باشید). 2. آمدن رستاخیز، ناگهانی و جبرانناپذیر است (پس در اندیشهي آن
باشید). *** ص: 321 قرآن کریم در آیات پنجاه و ششم و پنجاه و هفتم سورهي حج به داوري خدا
صفحه 97 از 113
در رستاخیز و فرجام مؤمنان و کافران اشاره میکند و میفرماید: 56 و 57 . الْمُلْکُ یَوْمَئِذٍ لِّلَّهِ یَحْکُمُ بَیْنَهُمْ فَالَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ
الصلِحتِ فِی جَنَّاتِ النَّعِیمِ* وَالَّذینَ کَفَرُواْ وَکَ ذَّبُواْ بِئَایتِنَا فَأُوْلئِکَ لَهُمْ عَذَابٌ مُّهِینٌ در آن روز، فرمانروایی از آنِ خداست؛ میان آنان
داوري میکند، پس کسانی که ایمان آورده و [کارهاي شایسته انجام دادهاند، در بوستانهاي پر نعمت (بهشتی) هستند.* و کسانی
. که کفر ورزیدند و نشانههاي ما را دروغ انگاشتند، پس آنان عذابی خوار کننده برايشان (آماده) است! نکتهها و اشارهها: 1
حاکمیت و فرمانروایی دو نوع است: حاکمیت اعتباري و قراردادي که در این جهان بین انسانها وجود دارد و حاکمیت حقیقی که
همان حکومت الهی است؛ یعنی حقیقتاً همه چیزِ بندگان از آنِ خداست و وابسته به ارادهي اوست. در این جهان حاکمیت اعتباري
2. یکی از مقامات الهی، «1» . مردم و حاکمیت الهی هر دو وجود دارد، اما در جهان آخرت فقط حاکمیت حقیقی الهی وجود دارد
مقام داوري است که در رستاخیز ظهور پیدا میکند و مؤمنان را از کافران جدا میسازد و هر کدام را به کیفر و پاداش خود
میرساند. 3. در این آیات اشاره شده که عذاب کافران در رستاخیز عذابی خوار کننده است؛ یعنی کافرانی که در دنیا با استکبار و
سرکشی زندگی میکردند و به مردم ستم مینمودند، در رستاخیز با عذابی الهی پست و حقیر میشوند و این عذاب متناسب با نوع
گناه آنان است. 4. در مورد مؤمنان به دو معیار ایمان و کار شایسته و در مورد کافران نیز به دو معیار کفر و تکذیب آیات الهی
اشاره شده است که یکی از اعتقادات درونی و دیگري از آثار بیرونی آن است. ص: 322 آموزهها و
پیامها: 1. روز داوري خدا در پیش است (پس ببینید که شما در کدام صف قرار میگیرید؛ مؤمنان یا کافران). 2. فرجام مؤمنان
شایستهکار بهشت است و فرجام کافران، عذابی خوار کننده است (پس بنگرید که شما به کدام طرف میروید). 3. اگر بهشت الهی
را میطلبید، مؤمنی شایستهکردار باشید و کفر نورزید. *** قرآن کریم در آیات پنجاه و هشتم و پنجاه و نهم سورهي حج به فرجام
نیکوي مهاجران راه خدا اشاره میکند و میفرماید: 58 و 59 . وَالَّذِینَ هَاجَرُواْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ ثُمَّ قُتِلُواْ أَوْ مَاتُواْ لَیَرْزُقَنَّهُمُ اللَّهُ رِزْقًا حَسَ نًا
وَإِنَّ اللَّهَ لَهُوَ خَیْرُ الرزِقِینَ* لَیُدْخِلَنَّهُم مُّدْخَلًا یَرْضَوْنَهُ وَإِنَّ اللَّهَ لَعَلِیمٌ حَلِیمٌ و کسانی که در راه خدا هجرت کردند، سپس کشته شدند یا
مردند، قطعاً خدا به آنان رزق نیکویی روزي میدهد؛ و مسلماً تنها خدا، بهترین روزي دهندگان است.* البته آنان را به جایگاهی
وارد میکند که از آن خشنود خواهند بود؛ و قطعاً خدا دانایی بردبار است. شأن نزول: حکایت کردهاند که وقتی مهاجران مکه به
مدینه میآمدند، برخی از آنان به مرگ طبیعی از دنیا میرفتند، در حالی که برخی دیگر شربت شهادت مینوشیدند؛ از این رو
برخی گمان کردند که تمام فضیلتها از آنِ مهاجرانی است که شهید شدند. آیهي فوق بدین مناسبت فرود آمد و بیان کرد که هر
در « رزق نیکو » ص: 323 نکتهها و اشارهها: 1. مقصود از «1» . دو گروه مشمول نعمت الهی هستند
این آیه، هر رزق نیکو و یا رزق نیکویی است که وقتی چشم انسان به آن میافتد، چنان مجذوب آن میشود که نمیتواند دیده از
2. برخی از مفسران از این آیه و شأن نزول آن استفاده کردهاند که مهم جان دادن در راه خداست؛ چه از طریق «1» . آن برگیرد
3. در این آیات پاداشی متناسب «2» . شهادت و چه مرگ طبیعی. یعنی هر کس در راه خدا بمیرد، مشمول رزق نیکوي الهی میشود
با کار مهاجران بیان شده است، آنان که از منزل خود تبعید شدند، خدا منزلی به آنان میدهد که از آن خشنود باشند. 4. خدا دانا و
بردبار و از کارهاي مردم آگاه است، اما در مجازات و پاداش آنان عجله نمیکند تا آزموده شوند و پرورش یابند. آموزهها و
پیامها: 1. مهاجران راه خدا، پاداش و منزلتی رفیع در نزد خدا دارند. 2. معیار استفاده از نعمتهاي بهشتی، مرگ طبیعی یا شهادت
نیست، بلکه در راه خدا بودن و در این راه جان دادن است. *** ص: 324 در آیهي شصتم سورهي
حج، خدا به مظلومان اجازه مقابلهي به مثل و وعدهي یاري میدهد و میفرماید: 60 . ذلِکَ وَمَنْ عَاقَبَ بِمِثْلِ مَا عُوقِبَ بِهِ ثُمَّ بُغِیَ عَلَیْهِ
لَیَنصُ رَنَّهُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ لَعَفُوٌّ غَفُورٌ (حکم خدا) این است، و هر کس همانند چیزي که بدان مجازات شده، کیفر دهد، سپس بر او ستم
شود، قطعاً خدا او را یاري خواهد کرد؛ مسلماً خدا بخشاینده [و] بسیار آمرزنده است. شأن نزول: حکایت شده که گروهی از
مشرکان مکه در ماه محرم الحرام با مسلمانان روبهرو شدند و در حالی که دو روز به پایان ماه حرام باقی بود، تصمیم گرفتند با آنان
صفحه 98 از 113
پیکار کنند؛ چرا که میدانستند مسلمانان در این ماه جنگ را حرام میدانند. مسلمانان از آنان خواستند که در ماه محرم جنگ
نکنند، ولی این اصرار سودي نبخشید و جنگ آغاز شد و مسلمانان از خود دفاع کردند و در نهایت پیروز شدند. آیهي فوق بدین
نکتهها و اشارهها: 1. مقابله به مثل و دفاع در برابر ستم، «1» . مناسبت فرود آمد و مقابلهي به مثل مظلومان با ستمکاران را تأیید کرد
حقّ طبیعی انسان است و هر کس مجاز است که در برابر ستم دیگران مقابلهي به مثل کند. 2. در هنگام مقابله با ستم، نباید از حدّ
3. اگر تجاوز کرد، بلکه باید به همان اندازه که به مظلوم ستم شده، ظالم را کیفر داد. ص: 325
مظلوم در مقام دفاع از خویشتن برآمد و باز هم به او ستم شد، خدا او را یاري میکند. البته شرط یاري الهی آن است که خود
مظلوم تن به ستم ندهد و سکوت نکند، و گرنه از یاري الهی خبري نخواهد بود. پس یاري خدا مخصوص مظلومانی است که به
4. در این آیه عفو و آمرزش الهی را یادآور شده است تا به مظلومان اشاره کند که اگر ستمکاران «1» . دفاع از خویشتن برمیخیزند
از کردهي خود پشیمان شدند و سر تسلیم فرود آوردند، با عفو و آمرزش با آنان برخورد کنید. آموزهها و پیامها: 1. خدا به
مظلومان اجازهي مقابله به مثل داده است. 2. خدا یاور مظلومان مبارز است. 3. در هنگام دفاع و مقابله با ستمکاران، عدالت و
بخشش را فراموش نکنید. ***
نشانه هاي خدا در صحنه هاي هستی
قرآن کریم در آیات شصت و یکم و شصت و دوم سورهي حج به دلایل قدرتمندي خدا در حمایت از مظلومان اشاره میکند و
میفرماید: 61 و 62 . ذلِکَ بِأَنَّ اللَّهَ یُولِجُ الَّیْلَ فِی النَّهَارِ وَیُولِجُ النَّهَارَ فِی الَّیْلِ وَأَنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ بَصِ یرٌ* ذلِکَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ وَأَنَّ مَا
یَدْعُونَ مِن دُونِهِ هُوَ الْبطِلُ وَأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْعَلِیُّ الْکَبِیرُ این (وعدهي یاري) به خاطر آن است که خدا شب را در روز وارد میکند، و
روز را در شب وارد میکند؛ و این که خدا شنواي بیناست.* (و نیز) این به خاطر آن است که تنها خدا حقّ است؛ و این که فقط
آنچه را جز او میخوانند (و پرستش میکنند) باطل است؛ و این که تنها خدا بلند مرتبه [و] بزرگ است. تفسیر قرآن مهر جلد
سیزدهم، ص: 326 نکتهها و اشارهها: 1. در آیهي قبل به حمایت و یاري خدا به مظلومان اشاره شد، ولی وعدهي نصرت و یاري
هنگامی دلگرم کننده و مؤثر است که وعده دهنده شخصی توانا و قدرتمند باشد؛ از این رو در این آیات به دلایل قدرت الهی در
پهنهي هستی اشاره شده، تا نشان دهد که او قادر است و به وعدههاي خود عمل میکند. 2. مقصود از داخل کردن شب در روز و
روز در شب آن است که در طول سال به صورت منظم از مقدار یکی کاسته و به دیگري افزوده میشود. و یا منظور آن است که
طلوع و غروب خورشید و پیدایش شب و روز ناگهانی نیست، بلکه طلوع و غروب خورشید به صورت تدریجی صورت میگیرد و
گویی روز آهسته آهسته داخل شب میشود. تا تأثیرات زیانبار جسمی و روحی بر انسان نگذارد و زندگی اجتماعی او را با مشکل
روبهرو نسازد. 3. خدا حق است و تمام معبودهاي غیر او باطلاند؛ یعنی خدا حقّی است که هیچگونه باطلی با او آمیخته نیست و
4. در «1» . تنها حقّ مستقل جهان است و هر کس با او ارتباط و پیوند دارد حقانیّت خود را از او کسب میکند و گرنه باطل است
این آیات به چهار صفت الهی، یعنی شنوا، بینا، بلند مرتبه و کبیر اشاره شده است. این صفات اشاره به آن است که خدا مظلومیت
مؤمنان را میبیند و تقاضاي آنان را میشنود و او بر هر کسی و هر کاري تواناست و چنان بزرگ و با عظمت است که میتواند
مظلومان را یاري کند و دشمنان آنان را درهم بشکند. آموزهها و پیامها: 1. خدا توانمند و حق است (و میتواند مظلومان را یاري
رساند). 2. تنها حق (مستقل) خداست و هر چه با او ارتباطی ندارد باطل است. 3. اگر حق میخواهید، خداپرست شوید که غیر او
باطل است. *** ص: 327 قرآن کریم در آیات شصت و سوم و شصت و چهارم سورهي حج به
نشانههاي خدا در طبیعت و صفات برجستهي او اشاره میکند و میفرماید: 63 و 64 . أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنزَلَ مِنَ السَّمَآءِ مَآءً فَتُصْ بِحُ
الْأَرْضُ مُخْ َ ض رَّةً إِنَّ اللَّهَ لَطِیفٌ خَبِیرٌ* لَّهُ مَا فِی السَّموتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ وَإِنَّ اللَّهَ لَهُوَ الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ آیا نظر نکردهاي که خدا از آسمان،
صفحه 99 از 113
آبی فرو فرستاد، پس زمین سرسبز گردید؟ که خدا لطیف [و] آگاه است.* آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است فقط از آنِ
به معناي کار بسیار ظریف و باریک است و « لطیف » اوست؛ و مسلماً خدا توانگر [و] ستوده است. نکتهها و اشارهها: 1. واژهي
به معناي کسی که از مسائل دقیق آگاه است. آري؛ خدا از چرخهي آب در طبیعت و بذرهاي گیاهان آگاه است و با « خبیر » واژهي
لطف و ظرافت کاريِ خویش آب را از آسمان میفرستد تا دانههاي گیاهان در دل خاك رشد کنند و لبخند زندگی شکوفا شود و
چهرهي زمین خرّم گردد. 2. خدا مالک حقیقی همه چیز در آسمانها و زمین است و از این روست که او بی نیاز و ستوده است.
آري؛ کسی که آسمانها و زمین را در اختیار دارد، همه چیز دارد و نیازمند کسی نیست و در عین حال خدا بخشندهاي است که
سودي به او نمیرسد، پس او ستوده است. 3. برخی مفسران گفتهاند که بین صفت غنی و حمید پیوندي وجود دارد؛ چون اولًا، او
بی نیازي است که بخیل و انحصارطلب نیست. ثانیاً، او غنی بالذات است، یعنی تمام امکانات دیگران از اوست ولی او در غنی بودن
و به خاطر این جهات است که بی «1» . خود مستقل است. و ثالثاً، او بی نیاز بخشندهاي است که به خاطر سود به دیگران نمیبخشد
نیازي خدا شایستهي ستایش است. ص: 328 آموزهها و پیامها: 1. به چرخهي آب در طبیعت و
رویش گیاهان بنگرید و درس خداشناسی بگیرید. 2. به این صفات نیکوي پروردگار خود توجه کنید تا او را بهتر بشناسید. ***
قرآن کریم در آیات شصت و پنجم و شصت و ششم سورهي حج به نشانههاي خدا در پهنهي دریا، آسمان و چرخهي مرگ و
زندگی اشاره میکند و با یادآوري ناسپاسی انسان میفرماید: 65 و 66 . أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَکُم مَّا فِی الْأَرْضِ وَالْفُلْکَ تَجْرِي فِی
الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَیُمْسِکُ السَّمَآءَ أَن تَقَعَ عَلَی الْأَرْضِ إِلَّا بِإِذْنِهِ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَءُوفٌ رَّحِیمٌ* وَهُوَ الَّذِي أَحْیَاکُمْ ثُمَّ یُمِیتُکُمْ ثُمَّ یُحْیِیکُمْ إِنَّ
الْإِنسنَ لَکَفُورٌ آیا نظر نکردهاي که خدا آنچه را در زمین است و کشتیها را در حالی که در دریا به فرمان او روانند، براي شما رام
ساخت؛ و (اجرام) آسمان را نگه میدارد، تا مبادا جز به رخصت او، بر زمین فرو افتد؟ که خدا [نسبت به مردم قطعاً مهربانی مهرورز
است.* و او کسی است که شما را زنده کرد، سپس شما را میمیراند، سپس شما را (در رستاخیز) زنده میکند، مسلماً انسان بسیار
ناسپاس است. نکتهها و اشارهها: 1. در این آیات به یکی از نشانههاي الهی، یعنی تسخیر موجودات زمین براي انسان اشاره شده
است؛ یعنی خدا موجودات زمینی را خدمتگزار انسان قرار داد و منافع آنها را در اختیار بشر گذاشت. 2. در این آیات به حرکت
کشتیها در صفحهي دریاها، به عنوان یکی دیگر از نشانههاي الهی اشاره شد. کشتیهایی که هنوز یکی از مهمترین وسایل حمل و
نقل و جابهجایی مسافر در زمین هستند و با سرعت زیاد ص: 329 صحنهي اقیانوسها را میپیمایند.
به معناي جهت بالا، کرات آسمان، جوّ زمین و معانی دیگر در قرآن استعمال شده است، ولی به نظر میرسد که در این « سماء » .3
آیات به معناي سیارات و ستارگان است که یکی از نشانههاي الهی را نگهداري آنها از سقوط بیان کرده است. آري؛ ستارگان و
سیارات در آسمان در مدارهاي خود به صورت منظم میگردند و با فرمان الهی نیروي جاذبهاي بین آنها برقرار شده است و هر
کدام را در مسیري به گردش در میآورد. 4. در این دو آیه و شش آیهي قبل مجموعاً به چهارده صفت خدا اشاره شده است که
عبارتاند از: علیم، حلیم، عَفوّ، غفور، سمیع، بصیر، علیّ، کبیر، لطیف، خبیر، غنی، حمید، رؤوف و رحیم. این صفات به صورت
جفت جفت بیان شده است که هر کدام با هم و با محتواي آیهاي که در آن آمده است، ارتباط دارند. 5. انسان بسیار ناسپاس است.
البته این صفت انسانهاي کافر و لجوج است که با مشاهدهي این همه آیه و نشانهي خدا باز هم حق را انکار میکنند و سپاس خدا
آموزهها و پیامها: 1. به طبیعت، دریا، آسمان و چرخهي مرگ و حیات نظر کنید و درس خداشناسی «1» . را به جاي نمیآورند
بگیرید. 2. خدا به خاطر مهربانی خویش این همه نعمت و نشانه در اختیار شما گذاشت، اما بازهم (برخی) انسانها ناسپاساند. ***
ص: 330 قرآن کریم در آیهي شصت و هفتم سورهي حج به اختلاف مراسم عبادي ملت و وظیفهي
پیامبر در فراخوان مردم به سوي پروردگار اشاره میکند و میفرماید: 67 . لِّکُلِّ أُمَّۀٍ جَعَلْنَا مَنسَ کًا هُمْ نَاسِکُوهُ فَلَا یُنزِعُنَّکَ فِی الْأَمْرِ
وَادْعُ إِلَی رَبِّکَ إِنَّکَ لَعَلَی هُدًي مُّسْتَقِیمٍ براي هر امّتی مراسم عبادي قرار دادیم، که آنان، آن (عبادت) را انجام دهند؛ پس هرگز
صفحه 100 از 113
نباید در [این کار با تو کشمکش کنند. به سوي پروردگارت فراخوان، [چرا] که تو مسلماً بر راهبردي، راست قرار داري. نکتهها و
اشارهها: 1. مخالفان اسلام، به ویژه مشرکان، با پیامبر صلی الله علیه و آله در مورد احکام و قوانین تازهي اسلام بحث و ستیز داشتند
و آن را مخالف ادیان پیشین میپنداشتند. این آیه به آنان پاسخ داد که هر امّتی برنامه و مراسم عبادي خاص خود را دارد. 2. اصول
ادیان الهی همچون اصل توحید، نبوت و معاد، همگون است، اما قوانین فرعی و احکام آنها متفاوت است؛ چراکه برخی از این
قوانین و مراسم بر اساس مقتضیات زمانی و مکانی خاصی بنیان گذاشته شدهاند که در همان شرایط کاملترین برنامه بودهاند، اما در
شرایط جدید و در سیر تکاملی ادیان الهی، لازم است تغییراتی در آنها داده شود و در دین اسلام کاملترین برنامه ارائه گردد. به
عبارت دیگر، ادیان الهی همچون کلاسها و مراحل علمی دبستان، دبیرستان و دانشگاه است که براي هر مرحله از زندگی بشر
به معناي مراسم عبادي است و در این جا « مناسِک » . برنامه و کلاسی خاص ارائه شد که در جهت تکمیل برنامههاي قبلی بود. 3
ممکن است به تمام برنامههاي دینی و مراسم عبادي اشاره کند. البته این واژه به معناي ص: 331
4. در این آیه هدایت الهی را با وصف مستقیم آورد. این وصف یا جنبهي تاکیدي دارد و یا «1» . مراسم عباديِ قربانی نیز میآید
اشاره به آن است که هدایت به سوي مقصد راههاي مختلف و دور و نزدیک و مستقیم و کج دارد، ولی هدایت الهی از راه مستقیم
. است که نزدیکترین راه به مقصد است. آموزهها و پیامها: 1. در مورد مسائل جزئی مجادله نکنید و به سوي پروردگار بیایید. 2
تفاوت شریعت در ادیان الهی به فرمان خدا بوده است، اما در این میان شما راه مستقیم را فراموش نکنید. 3. لازم است رهبر الهی که
به سوي پروردگار دعوت میکند، خود بر راه مستقیم باشد. *** قرآن کریم در آیات شصت و هشتم تا هفتادم سورهي حج به علم
70 . وَإِن جدَلُوكَ فَقُلِ اللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا تَعْمَلُونَ* اللَّهُ یَحْکُمُ بَیْنَکُمْ یَوْمَ الْقِیمَۀِ فیمَا - بیپایان و داوري خدا اشاره میکند و میفرماید: 68
کُنتُمْ فِیهِ تَخْتَلِفُونَ* أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ مَا فِی السَّمَآءِ وَالْأَرْضِ إِنَّ ذلِکَ فِی کِتبٍ إِنَّ ذلِکَ عَلَی اللَّهِ یَسِیرٌ و اگر (کافران) با تو
خدا به آنچه انجام میدهید داناتر است.* ص: 332 خدا در روز رستاخیز، » : مجادله کنند، پس بگو
آیا ندانستهاي که خدا آنچه را در آسمان و زمین *«. میان شما در مورد آنچه که همواره در آن اختلاف میکردید، داوري میکند
است میداند؟! [چرا] که اینها در کتابی (ثبت) است؛ براستی که این (امور) بر خدا آسان است. نکتهها و اشارهها: 1. صحنهي
رستاخیز، صحنهي داوري خدا در مورد اعمال بندگان است. او که علمی بیپایان دارد و از همهي کارها و اسرار آگاه است، در
میان مردم داوري میکند و حقایق را آشکار میسازد. 2. در این آیات به کتابی اشاره شده که همه چیز در آن ثبت است. کتاب
علم بیپایان الهی و کتاب عالم هستی و جهان علت و معلول، چیزي در آن گم نمیشود و تأثیر هر عمل و سخنی در آن باقی
میماند. این همان چیزي است که گاهی از آن با عنوان لوح محفوظ یا لوح علم الهی یاد میشود. آري؛ این کتاب دقیق زمینهساز
آموزهها و پیامها: 1. چنانچه دلایل و سخنان رهبران الهی و مبلغان دینی در مخالفان دین تأثیر نکرد، آنان را به «1» . داوري خداست
حال خود واگذارید تا خدا در رستاخیز سرنوشت آنان را روشن سازد. 2. روز رستاخیز، روز داوري و روشن شدن اختلافات مردم
است. 3. گسترهي علم الهی فراگیر و داوري براي او آسان است. *** قرآن کریم در آیهي هفتاد و یکم سورهي حج به غیر منطقی
و بیدلیل بودن شرك و بتپرستی اشاره میکند و میفرماید: 71 . وَیَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ مَا لَمْ یُنَزِّلْ بِهِ سُلْطنًا وَمَا لَیْسَ لَهُم بِهِ عِلْمٌ وَمَا
لِلظلِمِینَ مِن نَّصِ یرٍ و جز خدا چیزي را میپرستند که هیچ دلیلی بر آن فرو نفرستاده است، و چیزي را که هیچ علمی بدان ندارند. و
هیچ یاوري براي ستمکاران نیست. ص: 333 نکتهها و اشارهها: 1. قرآن کریم در این آیه اشاره کرده
که مهمترین دلیل بطلان شرك و بتپرستی آن است که هیچ دلیل شرعی و عقلی براي اثبات شرك وجود ندارد. 2. واژهي
به معناي دلیلی است که انسان را بر طرف مقابل مسلّط میگرداند و در این جا دلایل وحیانی و نقلی مورد نظر است؛ یعنی « سُلطان »
خدا هیچ حجّت شرعیاي براي بتپرستی نازل نکرده است. 3. مشرکان هیچ دانشی به حقانیّت شرك ندارند؛ یعنی آنان برهان و
دلیل عقلی نیز بر این مطلب ندارند و انجام کاري که متکی به دلیل شرعی یا عقلی نباشد، نوعی ستم به خویشتن است. 4. مقصود از
صفحه 101 از 113
در این آیه، یاور انسان، یا دلیل و برهانی است که انسان را یاري میرساند و یا راهنمایی است که انسان را در مسیر یاري « نَصیر »
میکند. البته مانعی ندارد که هر سه تفسیر مقصود آیه باشد؛ یعنی ستمکاران هیچ راهنما و دلیل یاري کنندهاي ندارند، هر چند
. آموزهها و پیامها: 1. هیچ دلیل وحیانی یا عقلانی براي اثبات شرك وجود ندارد. 2 «1» . معناي اول با ظاهر آیه سازگارتر است
مشرکان ستمکارانی هستند که هیچ یاوري ندارند. 3. چیزي را بپرستید که دلیل دارد و بدان علم دارید. *** تفسیر قرآن مهر جلد
سیزدهم، ص: 334 قرآن کریم در آیهي هفتاد و دوم سورهي حج به واکنش خشونتبار کافران در برابر تلاوت قرآن و فرجام
عذابآلود آنان اشاره میکند و میفرماید: 72 . وَإِذَا تُتْلَی عَلَیْهِمْ ءَایتُنَا بَیِّنتٍ تَعْرِفُ فِی وُجُوهِ الَّذِینَ کَفَرُواْ الْمُنکَرَ یَکَ ادُونَ یَسْطُونَ
بِالَّذِینَ یَتْلُونَ عَلَیْهِمْ ءَایتِنَا قُلْ أَفَأُنَبِّئُکُم بِشَرٍّ مِن ذلِکُمُ النَّارُ وَعَدَهَا اللَّهُ الَّذِینَ کَفَرُواْ وَبِئْسَ الْمَصِیرُ و هنگامی که آیات ما، در حالی که
روشن است، بر آنان خوانده میشود، در چهرههاي کسانی که کفر ورزیدند (نشانههاي) انکار را میشناسی؛ نزدیک است به
و آیا شما را به بدتر از این خبر دهم؟ (آن) آتش که خدا آن را به » : کسانی که آیات ما را بر آنان میخوانند، حملهور شوند! بگو
نکتهها و اشارهها: 1. در این آیه به واکنش روانی کافران در برابر «! کسانی که کفر ورزیدند وعده داده است؛ و بد فرجامی است
آیات روشن و حیاتبخش قرآن اشاره شده که هنگامی که آیات بر آنان خوانده میشود، تعصبات جاهلانهي آنان تحریک
میشود و از آن جا که نمیخواهند در برابر حق تسلیم شوند، آثار انکار در چهرهي آنان نقش میبندد، به طوري که گویی
در اصل به معناي بلند شدن اسب بر پاي خود و بلند کردن دستهاست، « یَسطُونَ » میخواهند به قاري قرآن حملهور شوند. 2. تعبیر
یعنی کافران هنگامی که آیات قرآن بر آنان «1» ؛ سپس به معناي بلند کردن دست و حملهور شدن به طرف مقابل آمده است
خوانده میشود، همچون اسب سرکشی میخواهند به قاري قرآن حملهور شوند؛ به عبارت دیگر، کافران در برابر سخنان مخالف
خود واکنش منطقی ندارند و تابع دلیل نیستند، بلکه بر اساس جهل و تعصب خویش، واکنشهاي خشونتآمیز نشان میدهند.
3. این آیه توسط پیامبر صلی الله علیه و آله به کافران پیام میدهد که اگر شما میپندارید ص: 335
که تلاوت آیات قرآن شرّ است، پس من بدتر از این را به شما معرفی میکنم؛ بدانید که شرّ واقعی، یعنی همان آتش دوزخ، در
انتظار شماست. آموزهها و پیامها: 1. پاسخ پرخاشگري کافران آتش دوزخ است که بد جایگاهی است. 2. کافران در برابر قرآن
خواندن واکنشی انکارآمیز و خشونت بار خواهند داشت (پس آماده باشید). 3. در برابر آیات الهی واکنش منفی نشان ندهید (که
فرجامی عذابآلود دارد). *** قرآن کریم در آیات هفتاد و سوم و هفتاد و چهارم سورهي حج به ناتوانی معبودهاي مشرکان و
نشناختن قدر و منزلت خدا اشاره میکند و میفرماید: 73 و 74 . یأَیُّهَا النَّاسُ ضُرِبَ مَثَلٌ فَاسْتَمِعُواْ لَهُ إِنَّ الَّذِینَ تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ لَن
یَخْلُقُواْ ذُبَابًا وَلَوِ اجْتَمَعُواْ لَهُ وَإِن یَسْلُبْهُمُ الذُّبَابُ شَیْئًا لَایَسْتَنقِذُوهُ مِنْهُ ضَ عُفَ الطَّالِبُ وَالْمَطْلُوبُ* مَا قَدَرُواْ اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ
عَزِیزٌ اي مردم! مَثَلی زده شده است، پس بدان [با دقّت گوش فرا دهید: در حقیقت کسانی را که جز خدا میخوانید (و پرستش
میکنید،) هیچ مگسی نمیآفرینند، و گرچه براي این (کار) جمع شوند؛ و اگر مگس چیزي از آنان برباید، آن را از او باز پس
نمیگیرند؛ طلب کننده و طلب شونده (هر دو) ناتوانند.* خدا را به حقیقت معرفتش نشناختند؛ [چرا] که خدا قطعاً نیرومندي
شکستناپذیر است. نکتهها و اشارهها: 1. در حکایات تاریخی آمده است که بتپرستان قریش، بتهایی را در تفسیر قرآن مهر جلد
سیزدهم، ص: 336 اطراف کعبه گرد آورده بودند و به آنها مشک و عنبر و گاهی زعفران و عسل میزدند. مگسها میآمدند و بر
قرآن کریم همین صحنه را به تصویر «1» . بتها مینشستند و عسل و زعفران آنها را میربودند، اما آنها واکنشی نشان نمیدادند
کشیده و ناتوانی بتها را نمایان ساخته و بدین طریق بطلان شرك و بتپرستی را اثبات کرده است. 2. در این آیه بیان شده که
بتها و معبودهاي دروغین قادر به آفرینش مگسی نیستند، در حالی که خدا آفرینندهي آسمانها و زمین و هزاران نوع موجودات
پیچیده است و حیات را با چهرههاي متنوع و بدیع پدید آورده است. پس چگونه شما معبودهاي ناتوان را شریک خداي توانا قرار
میدهید و آنها را پرستش میکنید. 3. هر چند این آیه در مورد بتهاي مشرکان عرب ذکر شده است، اما با توجه به این که
صفحه 102 از 113
مخاطب آیه همهي مردم جهان هستند، آیه منحصر به بتهاي سنگی و چوبی نیست بلکه تمام معبودهاي دروغین را شامل میشود.
اعم از بتها، فرعونها و شخصیتهاي کاذب و قدرتهاي پوشالی که گاهی معبود انسانها قرار میگیرند. 4. مسئلهي آفرینش
موجودات زنده و حیات آنها یکی از معماهاي بشریت است که دانشمندان هنوز موفق به حلّ آن نشدهاند. البته بشر پیشرفت زیادي
در زمینههاي صنعتی و ساخت رایانههاي پیشرفته داشته است، ولی ساخت وسایلی که مونتاژ طبیعت است آفرینش جدید به شمار
در این آیه « طالب و مطلوب » نمیآید. مسئلهي حیات موجودات، حتی موجودي همچون پشه، پیچیدهتر از اینهاست. 5. مقصود از
همان مشرکان و بتها یا ص: 337 مگسها و بتها و یا عکس این مورد است؛ یعنی مگسها،
6. مشرکان قدر و منزلت خدا را نشناختهاند و از این رو منزلت «1» . مشرکان و بتها همه ناتواناند و هر کدام در پی دیگري هستند
خداي توانا را تنزّل و او را در کنار معبودهاي ناتوان قرار دادهاند و هر دو را با هم میپرستند. آموزهها و پیامها: 1. به توانایی خدا و
ناتوانایی معبودان دیگر توجه کنید و قدر و منزلت الهی را بشناسید. 2. به دنبال معبودان ناتوان که قادر به آفرینش و دفاع از خود
نیستند، نروید. 3. مسائل مهم را با مثال براي مردم بیان کنید تا بهتر متوجه شوند. *** قرآن کریم در آیات هفتاد و پنجم و هفتاد و
ششم سورهي حج به گزینش رسولان الهی و احاطهي علمی خدا بر آنان اشاره میکند و میفرماید: 75 و 76 . اللَّهُ یَصْ طَفِی مِنَ
الْمَلئِکَ ۀِ رُسُلًا وَمِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ بَصِ یرٌ* یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَإِلَی اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ خدا از فرشتگان و از مردم،
فرستادگانی بر میگزیند، که خدا شنواي بیناست.* آنچه در پیش رویشان (در آینده) و آنچه در پشت سرشان (در گذشته) است،
میداند؛ و [همه کارها فقط به سوي خدا باز گردانده میشوند. شأن نزول: حکایت کردهاند که برخی از مشرکان در مورد مبعوث
آیا از میان همهي ما تنها بر محمد » : شدن پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله با تعجب و انکار میگفتند
این آیات بدین مناسبت فرود آمد و به مشرکان پاسخ داد (که برگزیدن پیامبران به دستور الهی و «!؟ ص: 338 وحی نازل شده است
بلکه ،«2» نکتهها و اشارهها: 1. همهي فرشتگان و انسانها، رسولان بر گزیدهي الهی نیستند «1» .( بر اساس شایستگیهاي آنهاست
برخی از فرشتگان همچون جبرئیل و برخی انسانهاي شایسته همچون پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله به عنوان فرستاده برگزیده
شدهاند. 2. در این آیه به احاطهي علمی خدا بر گذشته، حال و آیندهي رسولان الهی اشاره کرده است؛ یعنی خدا هر لحظه از
وضعیت رسولان خویش باخبر است و سخنانشان را میشنود و اعمالشان را میبیند و آنان زیر نظر خدا به انجام رسالت مشغول
هستند. 3. کارهاي فرستادگان الهی سرانجام به سوي خدا بازمیگردد و آنان در برابر او پاسخگو و مسئول هستند؛ همان طور که
کارهاي کافران و مخالفان نیز به سوي خدا باز میگردد و آنان در برابر او پاسخگو خواهند بود. آموزهها و پیامها: 1. رسولان الهی
بر اساس نظامی خاص از میان فرشتگان و انسانها گزینش میشوند و ارسال آنها بدون حساب نیست. 2. خدا بر کار رسولان خود
نظارت میکند (شما نیز بر کار نمایندگان خود نظارت کنید). 3. فرجام کارها به سوي خداست (پس مراقب اعمالتان باشید). ***
ص: 339 قرآن کریم در آیهي هفتاد و هفتم سورهي حج چهار دستور سعادتبخش را بیان میکند و
میفرماید: 77 . یأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ ارْکَعُواْ وَاسْجُدُواْ وَاعْبُدُواْ رَبَّکُمْ وَافْعَلُواْ الْخَیْرَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ اي کسانی که ایمان آوردهاید! رکوع
کنید، و سجده نمایید، و پروردگارتان را پرستش کنید، و کار نیک انجام دهید؛ باشد که شما رستگار (و پیروز) شوید. نکتهها و
اشارهها: 1. در این آیه چهار برنامهي کلی و جامع بیان شده است که عمل به آنها موجب رستگاري و پیروزي در تمام
شامل هر گونه بندگی، اطاعت و پرستش « عبادت » . صحنههاست. 2. در این آیه به عبادت و رکوع و سجده فرمان داده شده است
میشود، ولی با این حال رکوع و سجده را جداگانه بیان کرد تا اهمیت این دو عبادت بزرگ را نشان دهد. 3. این آیه مؤمنان را به
عبادت پروردگار فراخوانده است. تعبیر پروردگار، اشاره به شایستگی خدا براي پرستش است؛ چراکه او مالک و تربیت کنندهي
آن است که مؤمنان بر اساس توانایی خود، از انجام هر گونه کار نیکی استقبال « انجام کارهاي خیر » انسانهاست. 4. مقصود از
کنند. آموزهها و پیامها: 1. پرستش و نیکوکاري رمز رستگاري است. 2. رکوع و سجده و نیکوکاري را فراموش نکنید تا در
صفحه 103 از 113
زندگی پیروز و سعادتمند شوید. *** ص: 340
در دین سختی اسلام نیست
قرآن کریم در آخرین آیهي سورهي حج چهار دستور سعادتآفرین دیگر را بیان میکند و با اشاره به برخی ویژگیهاي مسلمانان
میفرماید: 78 . وَجهِدُواْ فِی اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ هُوَ اجْتَبکُمْ وَمَا جَعَلَ عَلَیْکُمْ فِی الدِّینِ مِنْ حَرَجٍ مِلَّۀَ أَبِیکُمْ إِبْرهیمَ هُوَ سَمَّیکُمُ الْمُسْلِمِینَ مِن
قَبْلُ وَفِی هذَا لِیَکُونَ الرَّسُولُ شَ هِیدًا عَلَیْکُمْ وَتَکُونُواْ شُهَدَآءَ عَلَی النَّاسِ فَأَقیمُواْ الصَّلَوةَ وَءَاتُواْ الزَّکَوةَ وَاعْتَصِ مُواْ بِاللَّهِ هُوَ مَوْیَیکُمْ فَنِعْمَ
الْمَوْلَی وَنِعْمَ النَّصِ یرُ و در (راه) خدا جهاد کنید، آنگونه که حق جهاد (در راه) اوست؛ او شما را برگزید، و در دین (اسلام) بر شما
هیچ تنگنایی قرار نداد. آیین پدرتان ابراهیم (را پیروي کنید). آن (خدا) در این (قرآن) و پیش از (این در کتابهاي الهی) شما را
نامید، تا فرستاده (خدا) گواه بر شما باشد، و [شما] گواهان بر مردم باشید. پس نماز را بر پا دارید، و [مالیات زکات را « مسلمان »
. بپردازید، و به خدا تمسّک جویید، در حالی که او سرپرست شماست، و چه نیکو سرپرست، و چه نیکو یاوري! نکتهها و اشارهها: 1
در این آیه، فقط مبارزهي مسلحانه با دشمنان نیست بلکه معناي عام لغوي آن مراد است که شامل هر گونه تلاش « جهاد » مقصود از
آن است که « حقّ جهاد » در راه خدا براي انجام کارهاي نیک و مبارزه با هوسها و پیکار با دشمنان ستمگر میشود. 2. مقصود از
انسان از نظر کیفیت و کمیت اعمال کاملًا تلاش کند که حقّ مطلب را ادا کند و به ویژه در مورد اخلاص در عمل و انجام دادن
کارها براي خدا کوشش نماید؛ چراکه این مرحله از سختترین ص: 341 مراحل جهاد با نفس است.
3. مسلمانان ملت برگزیدهي الهی هستند که به وسیلهي این دستورات تربیت میشوند و رشد مییابند تا بتوانند شاهد و گواه و «1»
الگوي ملتهاي دیگر باشند. 4. کار سخت و سنگین در دین وجود ندارد؛ یعنی دستورات دینی هماهنگ با فطرت انسان و وسیلهي
تکامل و در خور توانایی او هستند و فلسفهي روشنی دارند و منافع آنها به خود انسان بازمیگردد و از این رو براي انسان شیرین و
به عنوان پدر مسلمانان یاد شده است. در این مورد دو تفسیر شده است: نخست « ابرهیم علیه السلام » گوارا هستند. 5. در این آیه از
آن که اکثر عربها و مسلمانان آن عصر از نسل ابراهیم علیه السلام بودند و از این رو آنها را فرزندان او خواند؛ و تفسیر دوم آن
در اسلام معناي وسیعی « پدر » 6. از احادیث اسلامی استفاده میشود که واژهي «2» . است که مقصود پدر معنوي و روحانی است
دارد و انسان مسلمان داراي چهار پدر است: الف) پدري که عامل تولد اوست. ب) معلّمی که به انسان مطالبی میآموزد. تفسیر
د) پدر روحانی «1» . قرآن مهر جلد سیزدهم، ص: 342 ج) پدري که مقدمات ازدواج انسان را فراهم میکند، یعنی پدر همسر
.7 «2» «. من و علی پدران این امت هستیم » : انسان، همان طور که در احادیث از پیامبر صلی الله علیه و آله حکایت شده که فرمودند
خوانده شدهاند، چراکه مسلمانان در « مسلمان » ، در این آیه بیان شده که پیروان اسلام، قبلًا (در کتابهاي پیشین) و در این قرآن
برابر فرمانهاي الهی تسلیم هستند. این نامگذاري توسط خداي متعال و یا توسط ابراهیم علیه السلام صورت گرفته است، ولی ظاهر
از « شهید » . 8. این آیه پیامبر اسلام را شهید نامیده است «3» . این آیه آن است که خداي متعال این نام را بر مسلمانان قرار داده است
مادهي شهود، و به معناي آگاهی همراه با حضور است؛ یعنی پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله از همهي اعمال امت خویش آگاه
. است و این مطلب با روایاتی که میگوید در هر هفته اعمال امت اسلام بر پیامبر صلی الله علیه و آله عرضه میشود سازگار است. 9
مقصود از شاهد و گواه بودن امت اسلام، شهادت عملی است؛ یعنی مسلمانان اسوه و الگوي مردم جهان هستند و اعمال آنها مقیاس
سنجش اعمال دیگران است و این یکی از امتیازات امت اسلام است. 10 . در برخی از احادیث از امام رضا علیه السلام روایت شده
البته اینگونه «4» . که مقصود این آیه امامان اهل بیت علیهم السلام هستند که حجت و شاهد و نشانههاي خدا در میان مردماند
احادیث افراد و مصادیق کامل شاهد را بیان میکند و منافاتی ندارد که همهي مسلمانان (به صورت نوعی) شاهد عملی و الگو
11 . به باشند ولی برخی افراد مصداقهاي کامل باشند و از اعمال دیگران نیز آگاه باشند. ص: 343
صفحه 104 از 113
ذیل عنایت الهی تمسّک جویید که او مولاي شماست؛ چراکه او سرپرست و یاور خوبی است، او سرپرستی است که همهي منافع را
براي شما میخواهد و یاوري است که پاداشی نمیخواهد. آموزهها و پیامها: 1. اگر میخواهید ملت برگزیدهي الهی و الگوي
جهانیان باشید، به دستورات الهی عمل کنید و تلاشگر باشید. 2. تمسّک به خدا، عبادت و تلاش رمز موفقیت مسلمانان است و آنان
ص: 345 *** «1» . را به ملتی الگو تبدیل میکند. 3. دین اسلام، دین سختگیري نیست
منابع